دیوان سلمان ساوجی/رباعیات/عمری ز پی کام دل و راحت تن

از ویکی‌نبشته

عمری ز پی کام دل و راحت تن

گشتیم و ندیدیم جز از رنج و محن

درد آمد و گفت از بن دندان با من:

راحت طلبی به کام، دندان بر کن