برگه:YekChahVaDoChaleh.pdf/۴۹

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
یک چاه و دو چاله /۵۲
 


و به جستجوی علت آن شکست‌ها به پیرامون خویش دقیق شدن. و سفر به دور مملکت. و حاصلش «اورازان-تات نشین‌های بلوک زهرا-و جزیرة خارك». كه بعد‌ها مؤسسه تحقیقات اجتماعی وابسته به دانشکده ادبیات به اعتبار آن‌ها ازم خواست که سلسله نشریاتی را در این زمینه سرپرستی کنم و اینچنین بود که تک‌نگاری (مونوگرافی) هاشد یکی از رشته کارهای‌ایشان. و‌گر چه پس از نشر پنج تک‌نگاری‌ایشان را ترك گفتم چرا که دیدم می‌خواهند از آن تک‌نگاری‌ها متاعی بسازند برای عرضه داشت به فرنگی و ناچار هم به معیار‌های او. و من اینکاره نبودم. چرا که غرضم از چنان کاری از نو شناختن خویش بود و ارزیابی مجددی از محیط بومی و هم به معیار‌های خودی. اما به هر صورت این رشته هنوز هم دنبال می‌شود.

و همین جوری‌ها بود که آن جوانک مذهبی از خانواده گریخته و از بلبشوی ناشی از جنگ و آن سیاست بازی‌ها سر سالم به در برده متوجه تضاد اصلی بنیاد‌های سنتی اجتماعی ایرانیها شد با آنچه به اسم تحول و ترقی- و در واقع به صورت دنباله روی سیاسی و اقتصادی از فرنگ و آمریکا دارد مملکت را به سمت مستعمره بودن می‌برد و بدلش می‌کند به مصرف‌کننده تنهای کمپانی‌ها و چه بی‌اراده هم و هم این‌ها بود که شد محرك « غرب زدگی » - سال ۱۳۴۱ - که پیش از آن در « سه مقاله دیگر » تمرینش را کرده بودم. مدیر مدرسه را پیش از این‌ها چاپ کرده بودم - ۱۳۲۷ - حاصل‌اندیشه‌های خصوصی و برداشتهای سریع عاطفی از حوزه بسیار كوچك اما بسیار مؤثر فرهنگ و مدرسه. اما با اشارات

صریح به اوضاع کلی زمانه و همین نوع مسائل استقلال شکن.