جمعیت طوالش به اردو حاضر و بعد از استماع به آنچه حکم ثانی رسد معمول دارد.
این دعاگو چنانکه در جای خود مذکور مینماید به خدمات مقرره اشتغال نمود، نایبالسلطنه بعد از بیست روز توقف و رسیدن سوارهٔ بابان و اردلان و رسیدن سوارهٔ شاهیسون و دویران عراق و افواج نظام خمسه روانهٔ خوی شدند و در خلال این احوال خبر رسید که ژنرال روس با جمعیت مأموره به اوچ کلیسا رسیده بعد از دو سه روز وقف به کنار ایروان آمده مشغول محاصرهٔ ایروان شدهاند.
نایبالسلطنه اخبارات را به دارالخلافه عرض کرده خود به تعجیل روانهٔ کنار ارس و محال گچلر شده به محصورین ایروان خبر آمدن خود را رسانیده امر به صبر و ثبات فرمودند و به حسینخان سردار نیز که در خارج ایروان بود حکم شد که از حوالی اردوی روس دور نشود. در این بین خبر رسید که سردار اعظم ژنرال بسقویچ نیز با سی هزار صالدات و چهل عراده توپ کوچ بر کوچ از تفلیس حرکت کرده وارد مملکت ایروان شده.
نایبالسلطنه این اخبار را به عرض خاقان مغفور رسانیده استدعا کرده بود که خاقان مغفور به سلطانیه آمده در آن مکان توقف فرمایند و از آنجا به فرستادن کمک و تدارک جنگ به تقویت لشکر آذربایجان پرتو التفات اندازند چه اگر موکب همایون وارد آذربایجان شود باید این مشت رعیت مشغول خدمتکاری اردوی همایون بوده از رسانیدن سیورسات و تدارکات به اردوی نایبالسلطنه عاجز خواهند آمد و در این سال که غله فی الجمله تسعیری دارد برای لشکریان سرحد کار تنگ خواهد شد.
بعد از وصول این عرایض امنای دولت خاقان مغفور جمیع آنچه را که از نایبالسلطنه در خدمت خاقان مغفور به دفعات معروض داشته بودند به دستآویز این طرز استدعا و اظهار مصلحتبینی که از طرف نایبالسلطنه در این مقام شده بود به صورت صدق و راستی جلوه داده و در مقام اثبات مستدعیات کاذبانهٔ خود برآمدند و اردوی خاقان مغفور را حرکت داده وقتی نایبالسلطنه خبردار شد که موکب همایون به چمن اوجان که هشت فرسخی تبریز است رسیده بود استدعای توقف در آن مکان را نمودند، باز مسموع نیفتاده کوچ بر کوچ از کنار تبریز گذشته روانهٔ دار الصفای خوی شدند و