پرش به محتوا

برگه:Tarikhe Now.pdf/۵۶

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

را با سایر لشکر به احتیاط تمام به مقابلۀ شاه مرحوم پرداخته و امیرخان سردار غافل از این منصوبه با همان لشکر روبه‌رو شده به‌انداختن توپ و تفنگ مشغولی داشتند و سوارهای لشکر ایرانی به همان قاعدۀ بی‌نظای دارند سربه‌سر جمعی از سواران لشکر روس که از ارامنه و اهل ولایت گرجستان به همراهی لشکر روس آمده بودند و سردار روس ایشان را داخل در لشکر نظام نکرده بود در کناری ایستاده بودند. اسب انداخته ایشان را از پیش برداشتند و سرباز توپخانه که در قلب لشکر در خدمت شاه مرحوم و سردار ایستاده بودند آغاز انداختن توپ و توپچیان زبردست به قانون نظام آناً فآناً توپخانه را پیش می‌کشیدند و سرباز نظام از عقب توپخانه حرکت نموده پیش می‌رفتند و از آن طرف نیز لشکر روس به‌انداختن توپ‌های آتش‌فشان اشتغال داشتند و سردار روس همه‌جا خودداری کرده لشکر ایران را روی به آن آب‌کنی که دو هزار لشکر چنان که سابقاً مذکور شد مأمور و مخفی نموده بود می‌کشید و چنان خود را می‌نمود که گویا احتیاطی دارد یا پریشانی از صدمات لشکر ایران برای او حاصل شده تا آن‌که صالدات مأمور طرف رودخانه و آب‌کنی نزدیک به قلب لشکر ایران آمده است به‌انداختن توپ و تفنگ گشادند و امیرخان سردار بعد از ملاحظۀ این حال جمعی از سرباز و سواره را برداشته روانۀ دفع این غائله می‌شود و سردار روس به هیأت اجتماعی لشکر نظام را حرکت داده روی به قلب لشکر ایران که محل و مقر پادشاه مرحوم بود می‌آرند و رأی پادشاه مرحوم چنان قرار می‌گیرد که خود به نفس نفیس پیاده شده با سرباز نظام و توپخانه که همراه داشت متوکلا علی اللّه میان لشکر روس یورش برند.

چون تقدیر خداوند جهان در هر حال بر استعلاء و استقامت امر پادشاه مرحوم مادام الحیاة قرار گرفته بود و اگر بر چنین امری در چنین حال اقدام می‌فرمودند بی‌شائبۀ خطر نبود لهذا جمعی از دولت‌خواهان که در خدمت پادشاه مرحوم بودند و پریشانی لشکر ایران را به رأی العین مشاهده کردند در مقام عرض و استدعا برآمده به اصرار تمام پادشاه مرحوم را از این خیال مانع می‌آمدند و در این بین ملاحظه شد لشکریانی را که امیرخان سردار برای رفع و دفع لشکری که از آب‌کنی و کمین‌گاه بیرون آمده بودند برده بود به هم برآمده تاب صدمات لشکر روس را نیاورده بالمرّه از هم پاشیده و علم‌هایی که