این نوع گاو دنبال آمده وسعتی دارد که به قدر چهار پنج جفت زراعت در میان قلعه میشود و در این مدت مدید سکنهٔ آنجا اکثر بلکه همه متمول شده آن و به جهت متانت مکان اثر متمولین خارج اموال مرغوبهٔ خود را آورده در آن قلعه به امنا میسپارند و از این تحریر معلوم میشود که دو طرف این قلعه دیوار و برج دارد و دو طرف دیگر احتیاج به ساختن برج و دیوار ندارد، یک طرف منتهای این سینهکش است که به سنگ چسبیده به دیوار محتاج نیست و یک طرف دیگر طرف خزینه درهسی که آن دره مانند خندق برای این سینهکشی شده است.
نایبالسلطنهٔ مرحوم در نیمفرسنگی این قلعه زمینی مسطح پسند فرموده اردوی همایون را نزول دادند و خود با جمعی از خواص به کنار قلعه رفته اطراف قلعه را به نظر احتیاط ملاحظه فرمودند و معین شد در میان قلعه زیاده از دو هزار نفر لشکر روس نیست و به قدر دو هزار نفر هم از تفنگچی ارامنه و غیره جمع شدهاند.
چون هنوز امیرخان سردار با لشکرهایی که باید به اردوی همایون برسند نرسیده بود بالکلیه محاصرهٔ قلعه از همه طرف مقدور نبود و قراباغیان که در این وقت به خدمت نایبالسلطنه رسیده بودند به خصوص حاجی آقا لر بیک فتح قلعه را بسیار سهل و آسان به نظر جلوه میدادند و خیال میکردند که اهالی قراباغیان که در قلعه هستند به اشارهٔ اینها لشکر روس را از قلعه گرفته و قلعه بدون زحمت جنگ و جدال به تصرّف خواهد آمد و چندان مال به دست امنای دولت خواهد آمد که از وهم و قیاس بیرون خواهد بود و در ایّام محاصره هر وقت که مصلحت در یورش و گرفتن قلعه به قهر و غلبه مقتضی میشد فی الجمله قراباغیان به این خیال مانع میآمدند و وعدهٔ انجام تسخیر قلعه را به امروز و فردا میانداختند و در این وقت امیرخان سردار با لشکرهای ابواب جمعی خود به اردوی همایون ملحق شد و چون اثری از این مواعید قراباغیان و حاجی آقا لر بیک به ظهور نرسید و هر روز در خلف وعده به تعلیلات موهومه متمسک میشدند رأی مبارک به محاصرهٔ قلعه شوشی و ضبط مملکت قراباغ قرار گرفت.
چون مهدیخان قراباغی به جهاتی که مذکور شد از دخل حاجی آقا لر بیک در امر قراباغ دلتنگ شده بود ترک و سایر طوایف قراباغ که به مهدیخان ارادت تمام داشتند و