پرش به محتوا

برگه:Tarikhe Now.pdf/۳۵

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

توپ از قریۀ گرسی حرکت کرده‌اند و رو به قلعۀ شوشی می‌روند و مرور ایشان از طریقی است که فیمابین اردوی همایون و آن طریق زیاده از یک فرسنگ و نیم نیست و لا محاله میباید از رودخانۀ برگشاد عبور کرده روانۀ قلعۀ شوشی شوند. نایب‌السلطنۀ مرحوم از شنیدن این خبر مسرور شده شاه مرحوم و اسمعیل‌میرزا و سیف‌الملوک‌میرزا برادرزادۀ خود پسر ظل‌السلطان را با چهار فوج از لشکر برگزیده به خیال این‌که مبادا روسیه از شنیدن آمدن لشکر ایران خوف کرده عود به قریۀ گرسی نمایند و خود را به آن مکان محکم اندازند به نفس همایونی به تعجیل تمام از راهی که از پشت سر روسیه باشد و مابین روسیه و گرسی را قطع نماید روانه شدند.

امیرزاده بهرام‌میرزا را با این دعاگوی دولت شاهی با محمدخان امیر نظام ولد حاجی علی‌خان زنگنه که در این روزها به منصب امیر نظامی سرافراز بود مأمور فرمودند که همه جا از کنار رودخانۀ برگشاد روانه شده محل عبور روسیه را که لا محاله از آنجا بایست بگذرند مسدود و مضبوط نماییم و بنه و آغروق را به امنا سپرده از هر دو طرف لشکر در حرکت آمد. نایب‌السلطنه طاب ثراه با شاه مرحوم و اسمعیل‌میرزا با افواج قاهره به لشکر روس رسیده لشکر روس به خیال این‌که از اهل قراباغند و یاغی شده‌اند با سوارهای قراول به جنگ مشغول شده به انداختن توپ دست گشودند و در این بین از افواج قاهره فوج سمنانی که اکثر آن سواره بودند و از فوج‌های پیاده پیش افتاده بودند با دو سه عراده توپ جلو به لشکر روس رسیده بنای انداختن توپ گذاشتند.

لشکر روس از شنیدن صدای توپ یقین کردند که لشکر سلطانی رسیده به فکر خود افتاده از محل مصاف که صحرایی صاف و تا به آب قریب به دو فرسخ مسافت داشت و در میان لشکر روس زیاده از دویست نفر سوار قزاق نبود و لشکریان دیگر پیاده بایست این‌قدر مسافت را طی نموده به آب رسند و آب هم منحصر به همان معبر رودخانۀ برگشاد بود که امیر نظام و امیرزاده بهرام‌میرزا و این دعاگو مأمور به قطع آن شده بودیم و صاحب منصبان لشکر روس بی‌خبر از آن‌که در سر معبر آب لشکر ایرانی ایستاده‌اند به تعجیل تمام روی به راه نهاد با لشکریان نایب‌السلطنۀ علیه که پیش جنگ آنها شاه مرحوم بود بنای جنگ گریز گذاشته این دو فرسخ مسافت را مشغول به زد و خورد بودند و