پرش به محتوا

برگه:Tarikhe Now.pdf/۳۲۱

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

بعد از ورود به آن ولایت و انتظام آنجا چون در اصطخر فارس برزگری در هنگام زراعت خشتی غریب در صحرای آن ولایت پیدا نموده بود و صفت خشت آن است که از هفت جوش به صورت خشت ریخته شده و به وزن چهل من چیزی بالا یا کم می‌باشد و صورت دو پیکر در بالای خشت مطبوع شده معلوم نیست که برای چه آن خشت را ساخته‌اند امیرزاده بهرام‌میرزا بعد از ورود به فارس همان خشت را به دارالخلافه فرستادند و پادشاه جهان همان را بعد از تماشا و ملاحظه به آستانۀ شاهزاده عبد العظیم فرستاده متولی باشی آن را به آستان مبارک سپردند و سلیمان‌خان ملقب به‌خان‌خانان که نسبت خالیت به پادشاه جهان داشت به حکومت اصفهان سر بلند شده عازم آن ملک شد.

قضیۀ دیگر آن‌که صدر الممالک از دارالخلافۀ تهران مأمور به خروج شده به حکومت قم روانه شد و در آن اوقات که قریب بعید سلطانی بود سه فوج از لشکریان آذربایجان در میدان ارگ مبارکۀ دارالخلافه بنای غوغا و خودسری گذاشته به بهانۀ خواستن ملبوس و مواجب به داد و فریاد برخاستند و به تحریک جمعی سخنان بیهوده گفتن آغاز نهادند و اظهار بی‌اخلاصی به جناب اتابیک اعظم و صدر مکرم نمودند و جناب اتابیک اعظم به رأیی درست و تدبیری صائب از ارگ مبارکه بیرون رفته در خانهٔ میرزا آقاخان که از امرای معتبر بود منزل کردند.

پادشاه جهان سربازان آذربایجان را از این حرکت بی‌نظامانه منع فرموده و جمیع لشکریان آذربایجان و عراق و رعایا و کسبۀ دارالخلافه و محالات اجماع نموده به اشارۀ حضرت شهریاری در خدمت جناب اتابیک اعظم مجتمع آمدند و قریب پنجاه هزار نفر جمعیت حاضر شده سه فوج آذربایجان که مصدر این غوغا شده بودند بعد از دیدن این احوال به انابه و استغفار کوشیده و عذرخواهی زلات خود را از جناب اتابیک اعظم نموده و جناب اتابیک اعظم این فتنۀ عظیم را به طریقی ساکت فرمودند که به یک نفر آسیبی نرسید و از خانۀ میرزا آقاخان به حکم و اشارۀ پادشاه جهان با عزت و احترام تمام به ارگ مبارکه عود نموده کمال استقلال بیشتر از پیشتر یافته صارم تارک بدخواهان دولت علیه شدند. پس از ظهور این دولتخواهی و اخلاص‌کشی میرزا آقاخان ملقب به