پرش به محتوا

برگه:Tarikhe Now.pdf/۲۹

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

می‌دانست بعد از چندی با گیسوان پریشان به هیأت درویشان و در لباس ایشان وارد تبریز شده و در طریقی به طریقی به میرزا بزرگ قائم‌مقام برخورده بود و میرزا بزرگ مردی کامل‌الاخلاق بوده و با هر طایفه انسی داشته او را به منزل برده و با او طریق محبت پیش گرفته و از لباس درویشی به لباس ملایی درآورده و او را تکلیف به ترتیب میرزا موسی‌خان نمود حاجی نیز قبول این معنی نموده مشغول تدریس بود و گاهی به خدمت نایب‌السلطنه به توسط میرزا بزرگ می‌رسید و فی‌الجمله معروف بود.

بعد از وفات میرزا بزرگ و وقوع نزاع در میانۀ برادران میرزا ابوالقاسم و میرزا موسی‌خان پسران میرزا بزرگ در منصب وزارت و تسلط میرزا ابوالقاسم ولد ارشد او با کسان میرزا موسی‌خان نقار ورزیده و مایۀ ترغیب و تحریص میرزا موسی‌خان در امر وزارت حاجی مزبور را دانسته به دستیاری حاجی علی عسکر خواجه به سبب علاقۀ که حاجی مزبور در قریتین گروس و قراآغاج من محمال سراب تبریز پیدا کرده بود سیصد تومان مال دیوان بر حاجی باقی نویسانده و محصل مطالبه بر او گماشته بود. چون امیرخان قاجار از امرای بزرگ و خال نایب‌السلطنۀ مرحوم بود و به حکومت مملکت خوی سرافراز و با میرزا ابوالقاسم قائم‌مقام در کمال بی‌صفایی می‌بود حاجی مشارالیه خود را از چنگ محصل گریزانده به خوی رفته بود و به خدمت سردار رسیده یک دو سال بود که در آن ولایت می‌بود. در این وقت که نایب‌السلطنۀ مرحوم به سردار حکم تعیین معلمی فرمود سردار حاجی مشارالیه را معروض خاطر مبارک ساخت و به جهت معرفت سابقه قبول این معنی را فرموده در آن اوقات مشغول به تدریس و تعلیم امیرزادگان ملتزهین رکاب گردید و به علاوه مواجب مرحمت شده در سلک معلمان برقرار آمد.

بعد از انجام عروسی و انضباط امور قلعۀ خوی روانۀ دار السلطنۀ تبریز شدند در بهار این سال که سنۀ یکهزار و دویست و یک هجری بود خاقان مغفور باز در سلطانیه نزول فرموده رونق‌فرمای نظام ممالک شده از هر طرف عساکر بیشمار در اردوی پادشاهی جمع آمد و نایب‌السلطنۀ مرحوم را نیز از تبریز احضار فرمودند نظر به مقدمات سابقه علامة العلمایی مجتهد العصر و الزمانی جناب آقا سید محمد مرحوم ولد علامة العلمایی