پرش به محتوا

برگه:Tarikhe Now.pdf/۱۳۹

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

فردا تحویل می‌داد لهذا نظر به صلاح دولتی و انداختن رعب در قلوب اهالی ایران بعد از مقدمۀ روس خاقان مغفور به احضار لشکریان فرمان داده روانۀ فارس شدند و در هر ولایت و در هر مملکتی نظمی جدید داده تا به مملکت فارس رسیدند و امنای دولت محاسبۀ فرمانفرما را به قانون حساب گرفته و باقی مأخوذ آمده از راه عربستان و لرستان اردوی همایون حرکت کرده وارد مملکت بروجرد شده و از آنجا به بلدۀ طیبۀ همدان آمده نایب‌السلطنه و امیرزاده خسرومیرزا با وزیرمختار دولت علیۀ روس در همدان به شرف پای‌بوس مشرف شدند و در آن اوقاتی که خاقان مغفور در صفحات فارس تشریف داشتند اهالی خمسه با شاهزاده عبد اللّه‌میرزا که حاکم آن مملکت بود بنای مخالفت گذاشتند چنان‌که سابق نیز فیمابین ایشان گفتگو بود باز بنای کم‌خدمتی را گذاشته و اهالی خمسه به دارالسلطنۀ تبریز آمده عرض و داد خود را به خدمت نایب‌السلطنه رسانیدند و نایب‌السلطنه شاهزاده امیرزاده فریدون‌میرزا را با مقرب‌الخاقان‌میرزا محمد علی برای این مراتب تحقیق به خمسه فرستاده و مقرر شده بود که مابین عبداللّه‌میرزا با اهل خمسه صفایی داده رفع کدورت نمایند.

بعد از ورود امیرزاده فریدون‌میرزا به خمسه شاهزاده عبداللّه‌میرزا از فریدون‌میرزا متوهم شده در ارگی که از بناهای خود ایشان بود و دزش می‌خواند نشسته ابواب وداد را مسدود ساخته به علاوه به انداختن توپ و تفنگ به منزل امیرزاده فریدون‌میرزا اشتغال نموده و امیرزاده فریدون‌میرزا حقیقت امر او را به نایب‌السلطنه اعلام کرد و نایب‌السلطنه چون به حکم خاقان مغفور بایست به همدان تشریف بیاورند از راه خمسه تشریف آورده شاهزاده عبداللّه‌میرزا و فریدون‌میرزا را از ملتزمین رکاب خود ساخته در همدان وارد اردوی خاقان مغفور شدند و در همین اوقات این دعاگوی دولت شاهی از اردبیل به محال اسالم رفتم رفته و از آنجا به عزم تماشای بندر انزلیج که از قصبات رشت است به طرز خفیه و تبدیل روانۀ آن قصبه شد و دو سه روز به تماشای آنجا پرداخت. روزی به حمام داخل شده از قضا استاد حمامی که از اهل اردبیل بود این دعاگوی دولت را شناخته و به احترامات مقرره عمل نمود، هر قدر این دعاگو تجاهل نمود به جایی نرسید یک دو نفر از نوکرهای معتمدالدوله که در حمام بودند از حقیقت مستحضر شده از