پرش به محتوا

برگه:Tarikhe Now.pdf/۱۲۰

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

می‌رسید و طالب شجاع‌السلطنه حسنعلی‌میرزا نبودند خاقان مغفور ولایت خراسان را به نواب احمد علی‌میرزا که ولد صلبی خاقان بودند مرحمت فرمودند و با میرزا موسی نایب روانۀ آن حدود ساختند و به حسنعلی‌میرزا حکم شد که از دارالخلافه به کرمان رفته به انتظام امر آنجا بپردازد و عباس قلی‌میرزا که در این اوقات از کرمان حرکت کرده با هفت هشت هزار نفر نزدیک به یزد رسیده بود بعداز شنیدن خبر مصالحۀ دولتین سلک جمعیتی که داشت از هم پاشیده به کرمان فرار کرده و در آنجا نیز تاب مقاومت نیاورده به شیراز پیش حسینعلی‌میرزا خال اعیانی خود رفت و خاقان مغفور او را از حسینعلی‌میرزا طلب داشت، وی از آنجا نیز فرار کرده به مازندران رفت و به وساطت سرای ملک که زوجۀ ملک‌آرا و مادرزن عباس قلی‌میرزا بود در خدمت خاقان مغفور عفو جرایم او شده مقرر شد که در مازندران باشد و خاقان مغفور به شجاع‌السلطنه حسنعلی‌میرزا حکم فرمودند که از راه یزد به کرمان رفته عبد الرضاخان یزدی را که بر علانیه دم از طغیان می‌زند و کوچ و عیال محمد ولی‌میرزا را از یزد بیرون کرده و خود شاهزاده را که به یزد می‌رفت جواب کرده و راه نداده است اگر توانست به تدبیر رفع فساد او را بنماید و الا مشغول به امر نشده به کرمان رود و به استعداد دفع او کوشیده در سال آینده متوجه دفع او شود.

شجاع‌السلطنه از راه یزد حرکت کرده در یزد امری برای او متمشی نشده متوجه کرمان شد و به کرمان رسیده در مقر حکومت خود قرار گرفت و هم در این اوقات که ملک‌آرا با لشکرهای مازندران به دارالخلافه احضار شده بود مرخصی حاصل کرده به مازندران رفتند و نواب شیخ الملوک و حسین‌خان سردار در خمسه بودند حکم خاقان مغفور صادر شد که شیخ المولک به ملایر رفته و حسین‌خان نیز به خراسان رود در همان اوقات حسین‌خان وفات یافته به مقر اصلی شتافت و چون عبد الرضاخان استقامت امر دولت ابدمدت را مشاهده نمود و مقدمات خود را که چیده بود به یقین دانست که نتیجه به عکس خواهد داد صد هزار تومان نقد از مال شاهزاده محمد ولی‌میرزا به دارالخلافه به خدمت خاقان مغفور فرستاد و شاهزاده ظل‌السلطان را واسطۀ امر خود در خدمت خاقان نموده و یکی از اولاد شاهزاده ظل‌السلطان را خواهش نمود که به اسم حکومت