کار خود بودند و امری در نظر سوای رسیدن خبر دارالخلافه نداشتند و با این بیسامانی تا به ولایت گروس رفتند و در آنجا چاپار از دارالخلافه رسیده معلوم شد که خاقان مغفور بعد از استماع برهم خوردگی مجلس دهخوارقان و محقق شدن حرکت ژنرال بسقویچ از تبریز به عزم عراق خوشآمدگویان مجلس همایون را به بیاعتنایی ادب فرموده و شش کرور تنخواه همراه معتمدالدوله منوچهرخان روانه داشتهاند و فرامین التفات آئین برای نایبالسلطنه فرستادهاند.
نایبالسلطنه را بعد از رسیدن این اخبار رفع حزن و ملال شده روی به طرف قاپلان کوه و محال گرمرود گذاشتند و چاپار نزد ژنرال بسقویچ فرستاده حقیقت را اعلام داشتند و ژنرال بسقویچ بعد از ورود به تبریز چند روزی توقف نموده با لشکر سنگین در آن زمستان سخت از تبریز بیرون آمده به عزم عراق روانه شده بود که در منزل اوجان و صومعه خبر رسیدن تنخواه رسیده از آنجا به قریهٔ ترکمانچای آمده و به نایبالسلطنه مراسله نوشته استدعای وصول ایشان را به قریهٔ ترکمانچای نموده و در همهٔ مکان لشکرهای خود را از حرکت به سمت عراق بازداشته منتظر وصول نایبالسلطنه گردید و نایبالسلطنه نیز با وجود زحمت ناخوشی به هر نوعی که بود به ترکمانچای نزول فرمود و امیرزاده بهراممیرزا را با اردو حکم به توقف در محال گروس کرده و امیرزاده خسرومیرزا را از ملتزمین رکاب گردانید، منوچهرخان معتمدالدوله نیز با تنخواه رسید و آصفالدوله نیز از تبریز احضار شده مجلس گفتگو منعقد گردید و شروط و ارکانی که در دهخوارقان تحریر شده بود بیرون نویس شده و مهمانی عظیم منعقد شده و سفرای دولت انگلیس چنانکه در دهخوارقان حاضر بودند در آنجا نیز حاضر شده صورتهای مصالحهنامه از طرف دولت ایران به مهر نایبالسلطنه مزین شده و از طرف دولت روس به مهر ژنرال بسقویچ رسیده در مجلس مهمانی به اعزاز و احترام تمام تبدیل صورت مصالحهنامه از طرف دولت ایران به مهر نایبالسلطنه مزین شده و از طرف دولت روس به مهر ژنرال بسقویچ رسیده در مجلس مهمانی به اعزاز و احترام تمام تبدیل صورت مصالحهنامه را نمودند به این معنی که ژنرال بسقویچ صورت صلحنامهٔ ممهور به مهر نایبالسلطنه از وکلای دولت ایران گرفته و نایبالسلطنه نیز صورت صلحنامه ممهور به مهر ژنرال بسقویچ را از وکلای آن دولت بازیافت نموده زبان به مبارک باد گشودند و سه روز و سه شب به انداختن توپ و آتشبازی عیش و شادمانی نمودند.