شورش افشاریان و سید مبارک بر شاه عباس
ایل افشار که از زمان سلجوقیان به ایران آمدهاند در آغازهای قرن ششم هجری ما آنان را در خوزستان مییابیم. شمله نامی از ایشان در زمان سلجوقیان بیست سال بیشتر در خوزستان فرمانروایی داشته که نامش در تاریخها بازمانده.
چنانکه گفتهایم در زمان صفویان نیز ایشان در خوزستان و کهکیلویه و چون بنیاد پادشاهی صفویان ایلهای ترک که یکی از آنها افشار بود گزارده بودند این ایلها نیز همه کارۀ آن پادشاهی بودند که هر ایلی در سرزمینی که نشیمن داشت رشته اختیار آنجا را نیز از هر باره در دست داشت. افشاریان هم اختیاردار کهکیلویه در خوزستان بودند.
پس از شاه طهماسب و پسر او اسماعیل میرزا که نوبت پادشاهی به سلطان محمد رسیده و چنانکه گفتیم او مردی کور و ناتوانی بود در زمان او بیشتر ایلها رشته فرمانداری را گسیخته هر یکی در جای خود گردنکش و خودسر میزیست و چون نوبت پادشاهی به شاه عباس رسید سالها با او نیز از در نافرمانی بودند تا او یکایک ایشان را رام و فرمانبردار گردانید.
از جمله افشاریان به گفته اسکندر بیک اگرچه اندک بازگشتی به دربار شاه داشتند ولی فرمانبرداری که میبایست نمینمودند.
این بود که در سال ۱۰۰۳ شاه عباس مراد آقا جلودارباشی نامی را به خوزستان فرستاد و او چون به شوشتر رسید شاهویردیخان افشار که حاکم آنجا بود او را پذیرفته به دژ سلاسل راه داد با این همه مرادآقا او را گرفته بکشت.
افشاریان این ستم را بر خود هموار نکرده به شورش برخاستند و