زشتکاریهای شاه اسماعیل کشیدهاند و این است که او از پادشاهان نیکوکار شمرده میشود. در حالیکه کارهای زشت بسیار کرده و اگر در تاریخ جستجو شود تاختوتازهای ازبکان در خراسان و ویرانکاریهای عثمانی در آذربایجان بیشتر میوهکارهای ناستوده این شاه بوده است. ولی این کار او که مشعشعیان را برانداخت کار بسیار نیکی بوده چه مشعشعیان چنانکه گفتیم بدعتهای زشتی را آشکار ساخته و مردم ناپاکی بودند.
قاضی نوراللّه مینویسد که سید محسن و فرزندانش به دست نیای او میر نور اللّه و مرعشی که فقیه معروفی در شوشتر بوده از بدعتهای خود توبه کرده و به راه راست بازگشته بودند. ولی دیگران خلاف آن را نوشتهاند. چنانکه گفتیم فقها و علمای شیعه به تعصب شیعیگری چشم از بدعتهای زشت مشعشعیان پوشیده به آنان نزدیکی میجستهاند مشعشعیان نیز آنان را نواخته کالا و خواسته از ایشان دریغ نمیکردهاند و شاید پاره بدعتهای خود را نیز از آنان پنهان میداشتهاند و این است که میر نور اللّه و دیگران توبه و بازگشت آن گروه را شهرت دادهاند.
باری بدینسان دوره خودسری مشعشعیان در خوزستان که هفتاد سال (از سال ۸۴۵ تا سال ۹۱۴) امتداد یافته بود سپری گردید. در این دوره سه چهار تن بیشتر فرمانروایی نکردند. لیکن دیری نمیگذرد که دوباره آن خاندان بر روی کار میآیند و دوره دوم تاریخ آنان آغاز میشود که اگرچه جز بر بخش غربی خوزستان دست نداشتند و خود دستنشانده پادشاهی صفویان بودند ولی زمان آن بسیار درازتر از دوره نخست گردیده دویست و شصت سال بیشتر (تا زمان نادرشاه و کریمخان) امتداد مییابد چنانکه تاریخ آن دوره را نیز جداگانه میسراییم.