برگه:Tarikhe 500 Saleh Khouzestan.pdf/۳۰

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

گفتگوهای سیدمحمد با عالم بغدادی

چنانکه از کلام المهدی پیداست سیدمحمد نامه‌های بسیاری به امیر پیر قلی می‌نوشته ولی این نامه اثر دیگری داشته که آن امیر یکی از عالم بغدادی را به نوشتن پاسخ آن واداشته. اگرچه ما نسخه آن نوشته عالم بغدادی را در دست نداریم ولی پاسخی که سیدمحمد به آن پاسخ داده در کلام المهدی هست و نامه بسیار درازیست. چون برخی از این گفتگوها ارزش تاریخی دارد ترجمه آنها را در اینجا می‌آوریم:

بغدادی نوشته: «تو اگر خرسندی خدا را می‌جستی بایستی خرسندی پیغمبر او را نیز بجویی...»

سیدمحمد می‌گوید: خرسندی پیغمبر خدا را بیش از این چه بجویم که بر اوج شریعت او می‌کوشم و از گفته‌های او فرمانبری می‌نمایم هر که از کار من آگاهی دارد می‌داند که مردمانی که هرگز نماز نخوانده پدران و نیاکانشان هم نماز نخوانده بودند مگر اندکی از ایشان و خوراک آنها جز حرام و کارهاشان جز ناستوده نبود چنین مردمی را من به پاس شریعت پیغمبر خدا برانگیختم و بهر کجا برای آنان «قاری» برگماردم که حمد و سوره و دستنماز و غسل بیاموزد و از ناپاکی‌های دهگانه آنان را بپرهیز برانگیزد. هر که در کوچه‌های ناپاک پای برهنه راه می‌رود من او را می‌زنم تا کفش بخرد و اگر بی‌چیز باشد بهای کفش را خودم می‌پردازم. و اگر اینهم نتوانستم دستور می‌دهم که اندکی خاک پاک در گوشه اتاق بریزند و چون بخانه درمی‌آیند پای‌های آلوده خود را با آن پاک کنند و سپس بر روی فرش یا رختخواب راه بروند. قصاب اگر خون گوشت را نشست یا کارد را بجای ناپاکی انداخت و با آن کارد پوست گوسفندی را کند می‌زنم. اگر با پای ناپاک خود پوستی را لگد