هندی و ارمنی درآمیخته و دستهای از اروپاییان هم در آنجا دیده میشوند گذشته از انگلیسیان و بنیادهایی که در این شهر برپا گریدهاند.
در پایان گفتار این نکته را باید گفت که چنانکه بازنمودیم ناصری در پهلوی ویرانهای اهواز نهالی را میماند که ریشه از درخت کهنسال برافتادهای بروید و این است که بیشتری از مردم بویژه اروپاییان آنجا را «اهواز» مینامند ناصری و چه بسا که پس از سالهای نام ناصری از زبانها افتاده فراموش گردد.[۱]
شکستن شادروان شاهپور و ویرانی پل فتحعلیخان
داستان شادروان را در پیش سرودهایم طبری و دیگران این بنیاد را یکی از شگفتیهای گیتی در (عجایب عالم) بشمار آوردهاند. این بند استوار شانزده قرن پیش در برابر سیلهای کوهافکن کارون ایستادگی نموده و رخنه در آن پدیده نیامده بود تا در بهار سال ۱۳۰۳ قمری (ماه جمادی الاول) سیل بنیانکنی برخاسته و ناگهان هشتاد ذرع کمابیش از شادروان را با چند طاق از پل فتحعلی خان که بروی آن استوار بود از جا کنده بدره فروریخت. این شکستن شادروان و ویرانی پل از یک سو راه آمد و شد کاروانیان و مردم که به دزفول و روستای دیمچه و زمینهای آن ور رود رفت و آمد میکردند بریده شد که اکنون با کلک آمد و شد مینمایند و چه بسا که خرمن زندگانی خود را به باد بیاعتباری آن کشتی بر باد میدهند. از سوی دیگر آب در جوی داریان کم گردیده بسیاری از میاناب که از بهر آبادی آنها محمد علی میرزا و دیگران بند میزان را پدید آورده بودند بار دیگر بیآب ماند زیرا پیش از
- ↑ چنانکه به تازگی این کار انجام یافته که دیگر نام ناصری برده نمیشود.