برگه:Tarikhe 500 Saleh Khouzestan.pdf/۲۲

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

چنانکه در احادیث شیعیان آمده امام ناپدید به هر کاری تواناست و بهر کجا که خواهد می‌رود و بهر خانه‌ای که درآمد کسی یارای جلوگیری از او ندارد و هر که را خواست بی‌گناه نابود می‌سازد. پس هرگاه او خویشتن با این توانایی ظهور کند و بدانسان که در حدیث‌هاست عیسی از آسمان و خضر از گردش گرد گیتی نزد او بشتابند و در چنین حالی همگی مردم خواه و ناخواه سر پیش او فرود می‌آورند و بدینسان آزمایش که مقصود خداست و باید کافر از مؤمن جدا شود از میان می‌رود پس باید دیگری که توانایی نداشته باشد بجای او ظهور کند تا پای آزمایش به میان آمده آنان که در سرشت خود ایمان دارند گردن به دعوی او بگذارند و آنان که سرشتشان از کفر است او را نپذیرفته از در دشمنی درآیند و بدینسان کافر از مومن شناخته شود. چنانکه پیغمبر اسلام نیز تنها و بی‌کس برخاست و کازبونی و بی‌کسی او بجایی کشید که از ترس جان پناه بغاری برد و در سایه این ناتوانی و بی‌کسی او بود که آزمایش انجام یافته مومن از کافر باز شناخته شدند.

می‌گوید: مگر گرانمایه‌تر از پیغمبر است که آن بی‌کس و ناتوان برخاست و این با توانایی فراوان ظهور کند؟!

این عنوانی است که سیدمحمد در برابر زورمندان و کسانی که از ایشان ترس داشته یا در برابر کسان دانا و هشیار پیش می‌کشد. ولی در برابر دیگران دعوی را تغییر داده آشکار می‌گوید که خود مهدی اوست نه تنها مهدی بلکه امامان و پیغمبر او است و برای این دعوی زمینه‌هایی می‌چیند که خواهیم دید.

در کلام المهدی نامه‌هایی از سیدمحمد هست بنام امیر پیر قلی