بیشتر آن در ماه ذیحجه بود چنانکه در سه روز ایام تشویش هجده هزار تن از مردم شوشتر را نابود ساخت.
ولی این نوشتهها گزافهآمیز است. زیرا میجر کینیرا که پیش از طاعون در خوزستان بوده مردم شوشتر را میگوید بیش از پانزده هزار تن میباشند. اگر هم این نوشته او را بیپایه بدانیم سید عبد اللطیف شوشتری که در گزافهگوئی دست درازی داشته و نزدیک به آغاز پادشاهی فتحعلی شاه میزیسته او شماره خانههای شوشتر را در زمان خود دوازده هزار خانه کمابیش نوشته و چنانکه ما سخن او را گزافه ندانیم و هر خانه را دارای پنج تن آدمی بشماریم همگی مردم شوشتر پیش از سال طاعون شصت هزار تن کمابیش بوده پس چگونه میتوان پذیرفت که شصت هزار تن از آن مردم نابود گردیده یا در سه روز هیجده هزار تن مرده است؟!
بارون دوبود که ده سال پس از طاعون در خوزستان بوده شمارۀ مردم شوشتر را از چهار هزار تا پنج هزار تن مینگارد. اگر این سخن او را با گفتۀ میجر کینیرا بسنجیم باید گفت بیش از یازده هزار تن از شوشتریان با طاعون نمرده. اگر هم گفتههای این اروپاییان را از روی آشنایی که به حال آنان داریم کمتر از میزان راستین دانسته رقمهای آنان را دو برابر گردانیم با شماره مردگان طاعون بیش از بیست و دو هزار تن نخواهد بود. بههرحال میتوان باور کرد که در این ناخوشی یک نیمۀ مردم چه در شوشتر و چه در دیگر شهرهای خوزستان نابود گردیده یا پراکنده شدهاند شگفت است در دفتر سرشماری شوشتر که نام بردیم میگوید دانیال پیغمبر طلسمی برای وبا و طاعون نقش و در قلعه شوش زیر خاک پنهان کرده بود و از برکت آن طلسم هیچگاهی آن