شهرهای خوزستان پدید آمده انبوهی را از مردم نابود ساخت.
در زمستان ۱۱۸۷ کریمخان آهنگ گشادن بصره کرده صادق خان برادر او با سپاه گرانی از راه کهکیلویه و شوشتر و از آنجا به هویزه آمد و از شطالعرب گذشته روانه بصره گردید و آن شهر را گرد فروگرفت.
این جنگ و کشاکش یکی از سترگترین حادثههای زمان کریمخان است و مدت چهارده ماه لشکر ایران در بیرون بصره درنگ داشتند تا به شهر دست یافتند در همه آن کشاکشها کعبیان همراه صادق خان بودند و کوشش و یاوری دریغ نمیساختند.
بارون دوبود مینویسد: کریمخان به پاداش جانفشانیهای شیخ کعب در این لشکرکشی شهر هندگان را با روستای آن به او واگذاشت که کعبیان را نشیمن دهد و مالیات آنجا را سالانه هزار تومان بپردازد.
در سال ۱۱۹۳ چون کریمخان بدرود زندگی گفت بار دیگر آشوب و شورش در ایران برخاسته زندیان تا سالیان دراز بر سر تاج و تخت با یکدیگر کشاکش میکردند و به کندن بنیاد یکدیگر میکوشیدند از سوی دیگر آقا محمدخان قاجار از استراباد و مازندران برخاسته در راه پادشاهی تلاشها بکار میبرد و پیاپی جنگها در میانهروی میداد پیداست که با اینحال کسی را فرصت آن نبود که اندیشه خوزستان کند و این است که تا دیر زمانی در تاریخهای ایران نامی از کعبیان و دیگر عشایر خوزستان برده نمیشود. جز اینکه میرزا علی رضا در تاریخ زندیه خود در سال ۱۲۰۲ به رفتن محمد جعفر خان به کهکیلویه و عربستان برای نظم و ایمنی آن نواحی اشاره میکند. میتوان گفت که تا زمان فتحعلی شاه مردم خوزستان بویژه کعبیان خودسر میزیستند و