که والی بغداد کریمخان را فریب داده و برای دخالت خود در کار رعیت ایران بهانه تراشیده است. زیرا چنانکه گفتهایم این هنگام بیش از صد و شصت سال بود که کعبیان در خاک خوزستان میزیستند و خود از نواحی قبان بود که به فلاحیه آمدند. اگر هم والی بغداد قبان را جزو بصره میشمرده بههرحال نام بادیه روم بیجهت است.[۱]
لشکرکشی کریمخان به خوزستان
کریمخان در نواحی سیلاخور لشکرگاه داشت که فرستادگان والی بغداد نزد او آمدند و نامه والی را رسانیدند. در تاریخ زندیه میگوید وکیل پیش از آن یکی دو بار بر زبان رانده بود که کعبیان را گوشمالی دهد. ولی چون شیخ سلمان پاس ایران نگه داشت در دریا و خشکی گزند از مردم او به رعیت ایران نمیرسید این بود که وکیل درباره سرکوب او شتاب نداشت.
ولی چون نامه والی بغداد رسید خواهش او را پذیرفته از راه لرستان با سپاه روانه خوزستان گردید و چون به شهر دزفول رسید مردم آنجا از گزند و آزار بنی لام از اعراب خاک عراق شکایت داشتند که از شوریدگی ایران فرصت به دست آمده از سرحد گذشته در پیرامون دزفول به تاختوتاز میپردازند. کریمخان نظر علیخان زند را با دسته از سپاه بر سر بنی لام فرستاد ولی اینان آن عشیره را در جایگاه خود نیافتند و چون بازمیگشتند به دستوری که از کریمخان داشتند بر
- ↑ دفترچه تاریخ کعب تاریخ زندیه تألیف میرزا محمد صادق نامی
در جنب شطالعرب واقع...» پس دور نیست که این پندار غلط خود را در عنوان نامه والی گنجانیده باشد.