برگه:Tarikhe 500 Saleh Khouzestan.pdf/۱۴۳

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

سالی حکمران هویزه تلاشی بکار برده بندی می‌بست و اندک آبی به کشتزارها می‌رساند ولی پس از اندکی بار دیگر بند می‌افتاد. از جمله خانلر میرزا در زمان حکمرانی خود در خوزستان چون از بستن بند از دهنه جوی هاشم فایده نمی‌دید خواست جوی دیگری از جوی هاشم جدا کرده و آن جوی دیرین رود برساند و بدینسان آب را به هویزه برساند و هفت هزار تومان پول آن زمان خرج این کار کرد که در آغاز کار نتیجه خوبی بدست آمد ولی پس از اندکی بار دیگر آب به جوی هاشم بازگشت و همه خرجها و زحمتها هدر رفت.

به گفتگوی خود از مشعشعیان بازگردیم در سال ۱۳۵۷ که معتمد الدوله منوچهرخان به گوشمالی و سرکوب محمدتقی خان بختیاری و شیخ ثامر کعبی لشکر به خوزستان کشیده مولی فرج‌اللّه مشعشی که حکومت هویزه داشت دولتخواهی نموده نزد منوچهرخان آمد و او چون محمدتقی خان را گرفتار کرده و شیخ ثامر را از خوزستان بیرون رانده بود حکمرانی سراسر خوزستان را به مولی فرج‌اللّه سپرد. سپس در سال ۱۲۶۳ مولی فرج‌اللّه خان به تهران آمده از حاجی میرزا آقاسی نوازش فراوان یافت و چنانکه در ناسخ‌التواریخ نوشته بار دیگر بنام حکمران سراسر خوزستان به آنجا فرستاده شد.

ولی گویا این‌بار او را چندان توانایی نبود و جز بر هویزه و آن پیرامونها فرمان نمی‌راند.

پس از مولی فرج‌اللّه خان پسر او مولی عبداللّه و مولی مطلّب و مولی نصراللّه پسر عبداللّه و مولی محمد پسر نصراللّه و مولی مطلّب برادر او یکی از پس از دیگری بنام برگماشتگی از حکمران خوزستان که در شوشتر نشیمن داشت و در هویزه فرمانروا بوده‌اند و چنانکه