چیرگی افغانیان چون در خوزستان صفی میرزای دروغی پدید آمد آلکثیر به هواداری او برخاستند و بنام او در شوشتر و دزفول حکم میراندند.
اما در این دوره شورش که پس از کشته شدن نادر در سراسر ایران برخاست و خوزستان بیش از هرجا به شورید چنانکه گفتیم آلکثیر در سال ۱۱۶۱ مولی مطلب را شکسته و بدینسان هرچه دلیرتر گردیدند و از آن زمان به یکبار به خودسری برخاسته در کارهای شوشتر و دزفول دخالت میکردند و سراسر پیرامونهای آن دو شهر را در دست خود داشتند.
شیخ آن عشیره شیخ سعد نام داشت پسر شیخ فارس و او اگرچه در شهر نزیسته در بیرون میانه عشیره نشیمن داشت ولی اختیار هر دو شهر دزفول و شوشتر بدست او بوده و در فتنهانگیزیهای آن دو شهر همیشه پای دخالت به میان میگذاشت.
چنانکه میدانیم در این دوره شورش از کسانی که سربرآورده در آرزوی پادشاهی تکاپو میکردند یکی کریمخان زند و دیگری علیمردان خان بختیاری بود که میرزا ابو تراب نامی از نوادگان دختری شاه سلطان حسین شاه اسماعیل سوم نامیده و به پادشاهی برداشته در اصفهان و آن نواحی چیره شده بودند. سپس هم دشمنی به میان کریمخان و علیمردان خان افتاد و از هم جدا گردیدند که کریمخان با شاه اسماعیل به کرمانشاه رفته علیمردان خان در بختیاری نشیمن گزید در این هنگام آلکثیر به میانجیگری سید فرجاللّه کلانتر که نام او را خواهیم برد به هواداری علیمردان خان و دشمنی با کریمخان برخاسته به او یاری میکردند و بدینسان بنیاد خودسری خود را