برگه:TarikheJahangoshayeNaderi.pdf/۳۶

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۳۴

میدان ستیز و آویز کردیده تا افول کوکبهٔ سلطان روز ببارقهٔ تیغ جهانسوز دود از نهاد خرمن صبر و قرار ایشان برآورده جمعی کثیر را طعمهٔ شمشیر آبدار و جمعی را کرفتار قید اسار ساخته توبخانه و نقاره‌خانه ایشانرا تصّرف کردند ملک محمود و ملک اسحق هر دو رو از معرکه تافته و بجانب قلعه شتافته در مأمن تواری تخصّن جُستند و از کرفتاران معرکه انچه اهل مشهد بودند از دیوان احسان خدیو بیهمال عطیه اندوز فرمان نجات و جمعی که خواص کسان ملک بودند مأمور بکلات کشته کوکبهٔ والا بجانب کلات انصراف یافت امّا ملک محمود بعد از وقوع این شکست باغوای افشاریه که در سرکشی با او همدست و در سلسلهٔ متابعین پای بست بودند نزد ترکمانیه درون ونسا و اکراد خبوشان کس فرستاده که فیمابین آنجماعت سازش و ایشان را مطمئن بوعده نوازش کرده بموافقت او ترغیب و بمخالفت آنحضرت تحریک نمایند ایشان نیز عهد موافقت با ملک محمود بسته و بکشاکش وساوس سر رشتهٔ اخلاص را از آنحضرت کسسسته آنحضرت بمجرد استماع اینخبر تنبیه ترکمانیه را پیش نهاد و ضمیر انور ساخته هنکام صُبح که ترک تیغ بند مهر کیتی فروز جلوه‌کر میدان روز کردید از ابیورد سوار و در یکشبانه روز بیست و پنج فرسخ راه ایلغار کرده صبح روز دیکر در باغباد نسا بر سر ترکمانیه ریخته لوازم قتل و غارت بظهور رسانیدند و از آنجا مردم نسا را جمع و دلالت و قلوب ایشان را استمالت کرده باز از راه میاب و کوبکاب بجانب ارض اقدس جلوه فرمای اشهب عزم و رایت افراز لوای رزم کشته جلالت کیشان را که از سهم خدنکشان عقاب پر میریخت دو دسته کرده در دو کوشه کمان از کمین بزه کردند و خود با چهارصد پانصد نفر سبک روح‌تر از نسیم سحر وارد قلعهٔ موسوم به بهار و ملک محمود نیز از شهر بعزم مدافعه سوار شده همین که تلاقی فریقین نزدیک شد آنحضرت بقصد اینکه ایشان را بکمین‌کاه دلیران کشاند و آن صید خون کرفته را بسر تیر رساند جنک بکریز آغاز نموده کمیت برق تک را بسمت بسقو گرم عنان دیکران کران رکاب را تا ظاهر قلعه فارفار سبک جولان ساختند ملک چون پی بمدّعا برده بود تغییر در نظم جمعیّت خود راه نداده بهیأت مجموعی متعاقب رسید و بازار گیرودار گرم کردید و کروفرّی از طرفین بعمل آمده چون درآن اوان شدّت سرما خنکی را از حَد برده بود دلهای یلان از نزول برف مانند آب در جویباران افسرده بود هنگامه جنگ را مشورت گرمی شکسته شد و ملک بجانب ارض اقدس و حضرت ظل‌اللّهی بسمت ابیورد روی آورده از آنجا بنابر انقلاب اوضاع