برگه:TarikhMashrouteh3.pdf/۳۳

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
تاریخ مشروطهٔ ایران
۶۰۶
 

بباغشاه بردند و در آنجا زنجیر بگردنش زده نگه داشتند. او نخستین کسی از آزادیخواهان بود که دستگیر افتاد.

همان روز در بازار جار کشیدند: «هر کسی فردا دکان خود را باز نکند و مشغول کار خود نشود افواج و سواران مالش را بیغما برده و صاحبان آنها هیچ قسم حق شکایت ندارند». این جار بزازان و دیگر بازاریان را بترس انداخته خواستند از فردا بازار را باز کنند، ولی شادروان بهبهانی دل بآنان داد. از آنسوی «انجمن اصناف» با آگاهی انجمنهای دیگر یک آگهی چاپ کرده در بازار پراکنده کردند، در این زمینه: ما چون بنگهداری قانون اساسی سوگند خورده‌ایم در این هنگام که چند بندی را از آن قانون شکسته‌اند، باید ایستادگی نماییم و بازار را باز نکنیم و از بیمی که می‌دهند نترسیم. این آگهی در بازاریان هنایید و بازارها همچنین بسته ماند.

لایحه مجلس در همان روزها لایحه‌ای که مجلس آماده میگردانید پایان پذیرفت، و این بود شش تن را از علمای نمایندگان برگزیدند که آنرا بنزد شاه برند و پاسخ گیرند، و این شش تن روز سه‌شنبه بیست و ششم خرداد (۱۶ جمادی‌الاولی ) با آن لایحه روانه دربار گردیدند، و ما اینک نسخه آن را در پایین می‌آوریم:

«مجلس شورای ملی مورخه پانزدهم جمادی‌الاولی ۱۳۲۶

بشرف سده سنیه اعلیحضرت اقدس شاهنشاهی خلدالله ملکه و سلطانه

در حالتیکه از دولت چند هزار ساله ایران نمانده بود مگر اسمی بلامسمی و قوای حیاتیه آن با تسلط خارجه و جهل و بی‌قیدی داخله باسفل مراتب سقوط رسیده و سلاسل امنیت و استقلال آن منتهی بود بموئی موسوم به اراده ملوکانه که آنهم در مقابل تندباد اغراض اجانب سفیل و سرگردان رو بمخاطرات عظیمیه سیر مراتب مضره مینمود چون مشیت خداوندی منشور اضمحلال آنرا امضاء نفرموده بودند ندای غیبی اسلامیت و ایرانیت افراد اهالی را از خواب غفلت طولانی بیدار و براهی هدایت فرموده که هادی عقل و تجربه در طی مراحل تاریخ اختیار نموده لهذا یکباره خاص و عام مملکت با وجود اختلاف مدارک پی بمخاطرات و مهالک برده بیک حرکت غیورانه از فضاحت بی‌حسی خود را دور ساخته متنبه باین دو اصل اصیل استقلال ملت و استحکام قومیت شدند که قوای مملکت ناشی از ملت است و سلطنت ودیعه‌ایست که بموهبت الهی از طرف ملت به شخص پادشاه مفوض شده است. لاجرم خواستار تغییر مسلک سلطنت شدند و اعلیحضرت شاهنشاه مبرور انارالله برهانه بامضای فرمان مشروطیت و اعطای سعادت حریت منتی بزرگ بر ملت نهاده نام خود را برحمت ابدی زینت تاریخ ایران ساختند ولی تکمیل این عطیت و تتمیم این موهبت را روزگار برای تقدیس و تکریم نام نامی اعلیحضرت همایونی ذخیره کرده بود این است که مساعدت بخت بلند و طالع ارجمند همایونی در