برگه:TarikhMashrouteh2.pdf/۲۶۲

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

پستخانه را ضبط کرده‌اند و باین سرحد سه دولت اغتشاش افکنده‌اند خیانت که بملت دارند اینست که مجتهد علماء و سادات و فقراء ملت را بقتل میرسانند مال مردم را مال‌الله نموده نه بدولت نه بمجلس اطاعت ندارند بیقاعدگیهای آنها را باین شکل دولت برأی‌العین دیده باز بآنها تنبیه نکرده مؤاخذه نمیفرمایند در مقابل آنها هیچ مقصود و غرضی ندارم که بچاکر مذمت و ملامت وارد مینمایند البته بخلاف کار باید تنبیه شود و اگر نباشد زیاد میکنند از این حرکتی (؟) دارم دولت با معتبرین ملت چرا از ایران صرف نظر کرده‌اند اجامر و اوباش را ول کرده از بهر صنف (؟) اگر مانع نباشند که بتر از این مینمایند اینها اگر برای مشروطه است مشروطه چنین نمی‌شود و کسی هم بمشروطه مانع نیست والا مقصود مخروبه شدن ماکو این خانواده است هرجا چاکران برود بزرک خودتان (؟) بی‌اطاعتی نمینمائیم دو کلمه دستخط مبارک مرحمت فرمایند چاکران با عموم ولایت بدولت روس و عثمانی کوچ نمائیم آنها هم بیایند از تازه اینجا را آباد نمایند و اگر چاره دیگر نیست استدعا است بزودی تکلیف چاکران را مشخص فرمایند امر مقرر شده بود جهت اصلاح میانهٔ ماکو و خوی معین بوده‌اند اگر چه اهالی خوی مبالغی گزاف بچاکران خسارت زده‌اند و معهذا بر حسب امر مطاعه چاکران حاضر است هیئت محترم شرحی نوشته محل ملاقات را خواسته بودند که معین نموده‌ام که طرفین حاضر شده اصلاح شود همین قدر هست چاکران ببدی هیچوقت راضی نیستیم و طالب خیر هستیم طرف مقابل بدون جهت چاکران را بدنام میکنند.   (مرتضی قلی)

دنباله کشاکش مرزی در اینمیان کشاکش مرزی با عثمانی رنگ دیگری بخود میگرفت. پس از شکست مجدالسلطنه در بیرون ارومی (که داستان آنرا نوشتیم) دیگر کسی بجلوگیری برنمی خاست، واین بود عثمانیان هر زمان آبادی دیگری را میگرفتند و کردان از تاراج دست برنمیداشتند. انجمن ارومی پیاپی دادخواهی میکرد و تلگراف بتبریز و تهران میفرستاد و انجمن و فرمانفرما فشار بدارالشوری میآوردند. ولی نتیجه‌ای دیده نمیشد. زیرا دولت پروایی نمی‌نمود و هر زمان نوید دروغی دیگری میداد. بفرمانفرما گفته بودند از تهران لشگری خواهند فرستاد که همراه لشگری از آذربایجان برای نگهداری مرز و سرکوب کردان رود، ولی نشانی از آن لشگر دیده نمیشد. در

۲۶۱