برگه:Tarikh-shhryary-shahnshah-rza-shah-phlvy.pdf/۲۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

لرستان نیز همواره میدان تاخت و تاز چادر نشینان غارتگر لر بود و از زمان کریم خان زند ببعد رابطهٔ لرستان با حکومت مرکزی گسسته شده بود و از یک سوی تا خوزستان و از سوی دیگر تا سرزمین اراک و سلطان‌آباد هر مسافر و کاروان بازرگانی که از آنجا می‌گذشت دوچار کشتار و تاراج می‌شد.

ناحیهٔ کرمانشاهان نیز از قدیم میدان سرکشی چادرنشینان کلهر و سنجابی و گوران و جز آن بود که حوادثی پیش می‌آوردند که تا مدتی دولت مرکزی را گرفتار می‌کرد.

کردستان هم پس از کریم خان زند یکسره از حکومت مرکزی جدا شده بود و طوایف کرد مانند اورامانی و مریوانی و گلباغی و مکری و کلیایی نه‌تنها پیوسته با یک‌دیگر در زد و خورد بودند و از حکومت مرکزی پیروی نمی‌کردند و کارگزاران آنرا بخود راه نمی‌دادند، بلکه بر همسایگان خود نیز می‌تاختند و دولت ایران ناگزیر بود هر چند یک بار نیرویی برای دفع آنها بفرستد ولی با این همه کوششها نمی‌توانست ایشان را فرمان‌بردار خود کند.

آذربایجان نیز که در سیاست و اقتصاد مهم‌ترین ایالت ایران بود همواره میدان تاخت و تاز چادرنشینان دیگر بشمار می‌رفت و کم می‌شد امنیت کامل در آن ایالت بزرگ برقرار باشد. در جنوب و مغرب آن سرزمین کردها و طوایف چادرنشین آسوری یا کلدانی نصرانی که بایشان «جلو» می‌گفتند و در شمال چادرنشینان شاهسون با یک‌دیگر در زد و خورد بودند و گاهی مردم شهرها گرفتار کشتار و تاراج این‌دسته یا آن‌دسته می‌شدند و گاهی هم زد و خورد در شهرها درمی‌گرفت.

در گیلان هم طوایف مختلف در برخی از نواحی سرکشی می‌کردند و مخصوصاً طالشی‌ها دعوی خودسری داشتند و اتباع و پیروان میرزا کوچک خان که بنام جنگلی معروف شده بودند چند سال رابطهٔ آن سرزمین را با حکومت مرکزی گسسته بودند و سفرایی از مرکز بآنجا و از آنجا بمرکز می‌آمدند.

در مازندران نیز برخی از نواحی بود که کمتر روی آسایش و امنیت بخود می‌دید و مخصوصاً ناحیهٔ سوادکوه مسکن طوایفی بود که چندین بار سرکشی و فتنه‌جویی کرده بودند.

استرآباد یکی از ناامن‌ترین نواحی ایران بود زیرا که ترکمانان مخصوصاً طوایف یموت و کوکلان و تکه مدتهای مدید بهیچ‌وجه فرمان‌بردار حکومت مرکزی نبودند و پیوسته در حال طفیان و دزدی و راهزنی بسر مبردند و همیشه در راه خراسان در کمین کالا و راهگذر بودند و نه‌تنها از کشتار و تاراج باک نداشتند بلکه زن و کودک را اسیر می‌کردند و با خود می‌بردند و از ایشان بهره‌مند می‌شدند.

در خراسان نیز که ظاهراً امن‌ترین و آرام‌ترین ناحیهٔ ایران بود همواره چادرنشینان سرکش غارتگر در نواحی مختلف در تاخت و تاز بودند و در برخی از نواحی مخصوصاً کردان بجنورد و قوچان فرمان‌بردار حکومت مرکزی نبودند و چادرنشینان دیگر از نژاد هزاره و کلالی و دیگران نیز سرکشی می‌کردند.

۲۰