پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Tabarestan.pdf/۳۷۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

و با این ضلالت که طلب سعادت آخرت میکرد شب آدینۀ دوازدهم رمضان سنۀ خمس و ثمانین و اربعمایه بحدود نهاوند در منزلی که آنرا سحنه خوانند بشکل صوفی پیش محفّۀ نظام الملک رفت و بعد از افطار در محفّه از بارگاه با خرگاه حرم میشد، کاردی برو زد و شهید گردانید و نظام الملک اوّل کسی بود که فدائیان بکشتند. سلطان جلال الدّین ملکشاه از این حال متفکّر شد و در اندیشه و تدبیر استیصال آن طایفۀ طاغیه ایستاد امّا چون تقدیر دیگر بود تدبیر او فایده نکرد و خود روزگار سلطان بآخر رسیده بود و هم در آن مدّت از محلّ فنای دنیا بمقام بقای عقبی نقل کرد و از وفات او تعویق در تدبیر و قلع آن اباطیل مخاذیل افتاد۱.


________________________________________

(۱) - قسمت افتادۀ نسخۀ الف از اوّل قسمتی است که ما آنرا بعنوان «قسم دوّم» آورده‌ایم تا اینجا یعنی قسمت الحاقی این کتاب که بشرح مذکور در پیش از کتب مختلفه و از مواضع سابقۀ همین کتاب جمع آوری و غالبا بعین عبارت نقل شده بهمینجا ختم میشود.