در دل چو نداشت هیچ از جای کهن | باز آمدهام بر سر سودای کهن |
و چون تقدیم اقدم لازم بود این رساله را که چون فُلک مشحون است از فنون حِکم ترجمه کرده افنتاح بدو رفته، و اللّه ولیّ التّیسیر و التّسهیل و هو حسبنا و نعم الوکیل.
در این تاریخ اندک و بسیار هرچه حکم و مواعظ و اشعار و امثال و نکت و احوال خلفا و علما و حکایات ملوک و امرا و سیر و شیم و مکاتبات ایشان است جمله این ضعیف از کتب متفرّق و افواه علما نقل کرده است. توقّع است که خوانندگان منصف و فحول مبرّزان مُصنّف چون شرف مطالعه ارزانی دارند اگر در نقط و نکت خلل و زللی بینند بفضل و کرم تصحیح سقیم و تقویم غیر مستقیم زکات فضل و شکر رحمت الهی را دریغ ندارند و از تعنّت عفو کنند و بدعا یاد دارند تا مالک دین و ملل خطا و خلل از قول و عمل کافّهٔ مسلمانان دور کند و بر صدق و صواب موفق گرداند اِنَّهُ وَلِیُّ الاِحْسَانِ وَ عَلَیْهِ التَّکْلَانُ.
و این کتاب بر چهار قسم منقسم کرده شد[۱] بتوفیق ربّ المتعال:
قسم اول از ابتدای بنیاد طبرستان و در او چهار بابست: باب اوّل در ترجمهٔ سخن ابنالمقفّع، باب دوّم در ابتدای بنیاد طبرستان و بنیاد عمارت شهرها، باب سوّم در خصایص و عجایب طبرستان، باب چهارم در ذکر ملوک و اکابر و علما و زهّاد و کتّاب و اطبّاء و اهل نجوم و حکما و شعرا.
قسم دوم در ابتدای دولت آل وشمگیر و آل بویه و مدّت استیلای ایشان بر طبرستان.
قسم سیم در نقل ملک طبرستان از آل وشمگیر که آخر ایشان انوشیروان بن منوچهر بن قابوس بود با سلاطین محمودیان و سلجوقیان.
قسم چهارم از ابتدای آل باوند دوّم نوبت تا آخر دولت ایشان.
- ↑ چون بشرحیکه در مقدّمه ذکر شده نسخهٔ الف که اساس طبعست این قسمتها را ندارد معلوم نیست که این تقسیمبندی چندان صحیح باشد بخصوص قسم چهارم آن.