کنند، ولی معلوم است، که مقصودشان این بود، که این مستعمرات را تابع خود گردانند.
شهرهائی که در این اتّحاد داخل شدند، عبارت بودند از: بعض شهرهای یونانی، جزائر بحر الجزائر، مستعمرات ینیانی در آسیای صغیر، جزیرهٔ گس و ردس و غیره. موافق نظامنامهای، که آریستید آتنی ملقّب به عادل برای این اتّحاد نوشت، شهرهای متحد میبایست سپاه و پول و کشتیهای جنگی بدهند.
آریستید خزانهدار این اتّحاد گردیده خزانه را به جزیرهٔ دلس برد و پس از آن طولی نکشید، که قوّه حاضر شد و ریاست آن با سیمون یا کیمون[۱] پسر میلتیاد گردید و اتّحاد مزبور در ۴۷۶ رای داد، که جنگ با ایران شروع شود. سیمون سردار قابلی بود و پیشرفتهائی حاصل کرد، توضیح آنکه ایرانیها را از تراکیّه و بحر الجزائر و مستعمرات یونانی در آسیای صغیر براند و مستملکات آتن را توسعه داد. در این احوال چون متحدین از دوام جنگ خسته شدند، آتن قرار داد، که بجای سپاه و کشتیها مبلغی به آتن بپردازند، تا خود آتن لوازم جنگ را تهیه کند.
متحدین این تکلیف را پذیرفتند، یعنی در واقع باجگزار آتن شدند و این شهر پایتخت دولت بزرگی شد. این بود بطور اجمال احوال یونان، وقتی که نوبت سلطنت به اردشیر رسید. اگر بخواهیم بیش از این از اوضاع آتن صحبت کنیم، از موضوع خارج خواهیم شد، ولی باید بخاطر آورد، که پس از جنگهای ایران و یونان در زمان خشیارشا تا جنگهای پلوپونس، دورهای برای آتن افتتاح شد، که بهترین دورهٔ تاریخ آن است. در این دوره اشخاص نامی زیاد در آتن پیدا شدند و کارهای درخشان برای آتن کردند، اسامی بعضی را بالاتر ذکر کردهایم. نامیترین بعض دیگر سیمون و پریکلس[۲] بودند. از سیمون بالاتر صحبت شد. بودن او در رأس حکومت آتن چندان طولانی نبود و پس از اینکه او را از جهت وهنی، که به آتن از طرف اسپارتیها وارد شده بود، تبعید کردند و هواخواهانش اقتداری را که داشتند از دست دادند، پریکلس روی کار آمد. او پسر کسانتیپ و از طرف مادر از خانوادهٔ