کشفیات جدید هم مواد زیاد راجع باین زمان بدست نیامده. بالاخره دربارۀ هرودوت باید گفت که بیشتر کشفیات راجع به ایران قدیم نوشتههای او را تأیید میکند.
توسیدید[۱]
مورّخ معروف یونانی که در حوالی ۴۶۰ ق. م تولد یافت و تقریبا در ۳۹۵ ق. م درگذشت. این شخص بهترین مورخ یونانی است: انشاءاش سریع و روشن، علاقهمندیاش بحفظ بیطرفی و حقیقتنویسی آشکار و مبرهن. در واقع امر نوشتههای او راجع بمشرق قدیم نیست، زیرا جنگهای (پلوپونس)[۲] را که جنگهای درونی یونان بود شرح داده ولی، چون جاهائی از آن با تاریخ ایران مربوط است و سیاستی را، که دربار هخامنشی نسبت بیونان این زمان اتخاذ کرده بود، خوب مینماید، باین مناسبت ذکری از این مورخ نامی شد.
کزنفون[۳]
مورّخ یونانی که از ۴۳۰ تا ۳۵۲ ق. م میزیست و از شاگردان سقراط حکیم بود. این شخص تصنیفات زیاد از خود باقی گذاشته. راجع به ایران سه کتاب او مخصوصا جالب توجه است: اولا سفر جنگی کوروش[۴] (مقصود کوروش کوچک است). ثانیا عقبنشینی ده هزار نفر که احوال ایران را در زمان اردشیر دوّم هخامنشی مینماید. ثالثا دو کتابی که در اقتصاد، تربیت جوانان و طرز مملکتداری نوشته. اولی موسوم به (اکنمیکا)[۵] و دوّمی معروف به (کوروپدی) است که اکنون بیشتر سیروپدی گویند،[۶] یعنی تربیت کوروش، زیرا برای مصداق تخیلات خود شخص کوروش بزرگ را انتخاب کرده.
چون مضامین نوشتههای او در ضمن تاریخ قدیم ایران مشروحا ذکر خواهد شد عجالة میگذریم. کزنفون چنانکه بیاید در جنگ کوروش کوچک با اردشیر دوّم هخامنشی شرکت داشت و بعد از جنگ (کوّناکسا) یونانیها را به اوطانشان مراجعت داد بنابراین آنچه در این باب نوشته مشاهدات خود او است.
کتزیاس[۷]
از اهل کنید،[۸] مستعمرۀ دریانی[۹] در آسیای صغیر، بود ولی تألیفات او به لهجۀ ینیانی نوشته شده. مورّخ مذکور در مدت