ساخته از راه اروپا بیونان خواهی رفت. فکر کن، که تو در خشکی یا در دریا و یا در هر دو جا شکست خوردی. این مردم دلیرند و دلاوری آنها از اینجا ثابت شده، که تنها آتنیها از سپاهیان ما آن همه، در موقعی که داخل آتّیک شده بودند، کشتند. تصوّر کن، که در خشکی فایق نیایند، ولی در دریا برتری یابند. در این صورت میتوانند بطرف هلّسپونت رفته پل را خراب کنند. این تصوّرات واهی نیست.
من موقعی را بخاطر میآورم، که پدرت پلی در بوسفور ساخته بطرف ایستر رفت و در آنجا هم پلی ساخته به مملکت سکاها گذشت. سکاها اصرار داشتند، که ینیانها پل را خراب کرده بروند و، اگر در آن زمان هیستیه جبّار میلت مانع نشده بود و پل را برداشته بودند، قوی شوکتی پارس از بیخ و بن معدوم میشد وحشتانگیز است، وقتی که میبینم، حیات و ممات شاه در دست یک نفر بود.
بنابراین سخنان مرا گوش کن و خود را بیضرورتی بخطر مینداز. مجلس را مرخص کن، بعد درست در این کار بیندیش و، پس از آنکه مصمم شدی، رأی خود را بفرما. تصمیم عاقلانه به عقیدۀ من بزرگترین نعمت است و، اگر هم حادثهای برخلاف آن روی دهد، موقتی است و از اعتبار آن نمیکاهد، چه تصمیم عاقلانه بنیان محکم دارد و نتیجهاش اتفاقی نیست. بعکس شخصی، که تصمیم بیاساسی کرده، اگر هم موفق شود، اتفاقا به دفینهای برخورده و تصمیم او همان تصمیم بیاساس و پوچ است. تو میبینی، که خدا چگونه بواسطه برق حیواناتی را، که برتری بر دیگران میجویند، فانی میکند، تا آنها مغرور نشوند و بعکس حیوانات کوچک خشم او را تحریک نمیکنند. تو میبینی، که او همیشه ضربت خود را به بلندترین عمارات و درختان فرودمیآورد. گوئی، که خدا را خوش میآید، چیزهای فوقالعاده را ناقص کند. همچنان قشون کوچکی میتواند قشون عظیم را نابود کند، چه اگر خدا از راه حسد قشون عظیمی را دوچار وحشت کند یا برقی بر آن وارد آرد، فنای شرمآور آن حتمی است. خدا خوش ندارد، که بجز او کسی دعوی بزرگی کند.
شتاب در هر کار با عدم بهرهمندی توأم است و عدم بهرهمندی با تلفات زیاد. تانّی