پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۶۸۶

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

که معبد مقدّس یونانی‌ها در آنجا بود، نزدیک شدند، خبر رسید، که اهالی این جزیره فرار کرده به ته‌نس[۱] پناهنده می‌شوند. بر اثر این خبر داتیس، فرماندۀ قشون، امر کرد کشتیها به دلس نروند و در جزیرۀ رنه[۲] که در مقابل آن واقع بود، لنگر اندازند. بعد جارچیهائی نزد اهالی دلس فرستاد، که جار بزنند:

«مردم مقدّس، چرا فرار می‌کنید؟ مرا درست بجا نیاورده‌اید. من خودم آن‌قدر عقل دارم و شاه هم بمن امر کرده، به صفحه‌ای، که مولد آپلّن و دیان است[۳]، دست نزنم و این صفحه و مردم آن را محفوظ بدارم. به خانه‌های خود برگردید و مزارع را شخم زنید». پس از آن داتیس سیصد تالان [۴](تقریبا ۲۷ خروار) کندر در محراب این معبد مقدّس سوزانیده بطرف ارتری راند. هرودوت در اینجا گوید «پس از رفتن داتیس از جزیرۀ دلس، زمین‌لرزه‌ای در آنجا روی داد و گویند، که تا زمان ما این یگانه دفعه‌ای بود، که زلزله واقع شد. به عقیدۀ من این حادثه معجزه‌ای بود، یعنی خدا خواست یونانیها را از بلیاتی که، در پیش داشتند، آگاه کند».

واقعا در زمان داریوش پسر ویشتاسپ و خشیارشا پسر داریوش و اردشیر پسر خشیارشا، در مدّت این سه نسل، که یکی بعد از دیگری آمد، یونان بلیاتی دید، که قبل از آن در مدّت بیست نسل ندیده بود. بعض بلیات از پارسیها بود و برخی از اقویای مردمان یونان، که برای برتری باهم در جنگ شدند.[۵] پس جای حیرت نیست، که دلس دوچار زمین‌لرزه گردید، و حال آنکه سابقا بس متین و محکم بود و دربارۀ دلس چنین پیش‌گوئی کرده‌اند: «من آن را به لرزه درآورم، و حال آنکه سابقا استوار بود». بعد مورّخ مذکور گوید: اسامی مذکوره (یعنی اسامی سه شاهی، که ذکر شد) بزبان یونانی دارای این معانی است: داریس[۶] یعنی رام‌کننده، کزرکسس [۷]- جنگی، آرتاکزرکسس [۸]- جنگی بزرگ. اگر شاهان مذکور



  1. Tenos.
  2. Rhenee.
  3. دو ربّ النّوع یونانی.
  4. تالان آتّیک معادل ۲۶۱۷۸ گرام بوزن امروز است.
  5. مقصود هرودوت گویا جنگهای پلوپونس است، که در ابتدای آن مورّخ مذکور زنده بود.
  6. Dareios.
  7. Xerxes.
  8. Artaxerxes.