پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۶۵۵

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

با قشون زیادتری، که از متحدین آنها در پلوپونس ترکیب یافته بود، برگشتند و آتنی‌ها، چون دیدند، که از عهدۀ آنها برنیایند، از راه اضطرار سفیری نزد والی ایران در لیدیّه فرستاده کمک او را درخواست کردند. والی گفت کمک می‌کنم بشرط اینکه آب‌وخاک دهید، یعنی تابع ایران گردید. سفیر آتن این شرط را پذیرفت، ولی، وقتی که به آتن مراجعت کرد، آتنی‌ها از گفته خود برگشتند (۵۰۸ ق. م.).

پس از آن اسپارتی‌ها و پلوپونسی‌ها آتّیک را غارت کردند و این اوضاع دوام داشت، تا اینکه کرن‌تی‌ها[۱] از اتحاد با اسپارتی‌ها خارج شدند. در ۵۰۶ ق. م باز آتنی‌ها سفیری نزد ارتافرن والی لیدیّه فرستاده خواستار شدند، که او گوش به بدگوئی‌های هیپ‌پیاس از آتن و تحریکات او بر ضدّ این دولت ندهد. والی جواب خشنی داده تقاضا کرد، که آتنی‌ها جبّار سابق خود را بپذیرند، و الاّ باید برای پذیرائی لشکر ایران در آتن حاضر باشند (هرودوت - کتاب ۵، بند ۶۹). جوابی، که والی لیدیه، به سفرای آتن داد موافقت با نظر دربار ایران نداشت، چه اکنون اکثر محققین باین عقیده‌اند، که داریوش درصدد تسخیر یونان نبود و در دربار ایران اشخاصی زیاد دارای این عقیده بودند، که جنگ با یونان امری است بی‌نتیجه، ولی ولاة ایران در آسیای صغیر نظرشان غیر از این بود، یعنی چون توسعۀ قلمرو و اقتدارات خود را طالب بودند، از مواقع استفاده می‌کردند، تا از جزائر یونانی یکی را پس از دیگری در تحت تابعیت ایران درآورند. این احوال و شورشی، که در مستعمرات یونانی آسیای صغیر روی داد، بالاخره باعث جنگ داریوش با یونان گردید. جهات و چگونگی شورش مستعمرات یونانی موافق شرحی است که اینک ذکر می‌شود.

یاغی‌گری آریستاگر[۲]

چنانکه بالاتر ذکر شد، هیس‌تیه جبّار می‌لت، که در موقع قشون‌کشی داریوش به سکائیه خدماتی در دانوب به داریوش کرده بود، مورد توجه مخصوص این شاه شد و در ازای خدماتش داریوش محلی را در کنار رود ستریمون[۳] در تراکیّه، که موسوم به میرسین[۴] بود،



  1. Corinthiens.
  2. Aristagoras(Aristagore).
  3. Strymon.
  4. Myrcine.