پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۶۰۱

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

و نیز صفحات لم‌یزرع است. در آن طرف تانائیس (یعنی بطرف مشرق) اقوام سکائی دیگر وجود ندارند. ولایت اوّل در دست ساوروماتها است و مملکت آنها از گوشۀ دریاچۀ م‌اتید بطرف شمال بقدر پانزده روز راه امتداد می‌یابد.

تمام این صفحات عاری از درختهای وحشی و مثمر است. بالاتر از آنها مردمی هستند موسوم به بودین‌ها و اراضی آنها تماما از جنگلها پوشیده است. بالاتر از آنها، به مسافت هفت روز راه، بیابانهای لم‌یزرع است و بالاتر بطرف مشرق مردمی است موسوم به تیساگت. اینها پرجمعیت‌اند و گذران آنها از شکار است.

در همسایگی آنها مردمی سکنی دارند موسوم به ای‌ریک، که باز با شکار گذران می‌کنند. تمام صفحات مذکوره تا متصرّفات سکاها جلگه‌هائی است، که خاک سیاه به عمقی زیاد دارد و از اینجا ببعد، زمین سنگلاخ و ناهموار است. اگر قسمت بزرگ این زمینهای ناهموار را طی کنیم، به مردمانی می‌رسیم، که در دامنۀ کوهها سکنی دارند. گویند، که این مردمان تماما کل بدنیا می‌آیند، دماغشان پهن است و فکّین آنها بزرگ. بزبان مخصوصی حرف می‌زنند، مانند سکاها لباس می‌پوشند و گذرانشان از میوه‌های درخت است. صفحاتی، که تا مملکت این کل‌ها امتداد دارد، معروف است، سکاها و بعض تجار یونانی تا این مملکت می‌روند.

آن سکائی، که می‌خواهد باین مملکت درآید، باید هفت مترجم برای هفت زبان با خود بردارد. بنابراین، تا مملکت کل‌ها صفحات معلوم است، ولی از آن ببعد مجهول و کسی نمی‌تواند چیز محققی بگوید، زیرا کوههای بلند حائل است و کسی نمی‌تواند از آن عبور کند (مقصود هرودوت از کوهها باید کوههای اورال باشد. م.).

اگرچه من باور نمی‌کنم، ولی کل‌ها می‌گویند، در این کوه‌ها مردمی مسکن دارند، که پاهایشان مانند پای‌های بز است. دورتر از این مردم مردمی هستند، که در سال شش ماه می‌خوابند. این گفته را من هیچ باور ندارم، ولی محقق است، که در مشرق کل‌ها صفحاتی از مردم ایسّدن مسکون است. اما چه مردمی در شمال کل‌ها و ایسّدن‌ها سکنی دارند، هیچ معلوم نیست، مگر اینکه خود