عیلامی و آسوری)، بکلی متمایز است و کاملا موافق آداب و رسوم فراعنه انشاء گردیده. تصوّر میکنند، که منشی آن همان اوجاگررسنت مذکور بوده.
به هرحال معلوم است، که شخصی از معبد (سائیس) آن را انشاء کرده، ولی باعث تأسف است، که متن مزبور خراب شده و فقط این قسمت را میتوان خواند:
«انتریوش، که زادۀ الهه نیت[۱] خانم سائیس است، انجام داد تمام چیزهائی را، که خدا شروع کرد.... آقای همه چیز، که قرص آفتاب را احاطه کرده، وقتی که در شکم مادر قرار داشت و هنوز به زمین نیامده بود، نیت او را پسر خود دانست...
امر کرد به او... دست خود را با کمان بطرف او برد، تا دشمنان او را برافکند، چنانکه از برای پسر خود (را) کرد[۲].... او قویشوکت است، او دشمنان خود را در تمام ممالک نابود میکند. شاه مصر علیا و سفلی انتریوش، که الی الابد پاینده است، شاهنشاه بزرگ، پسر ویشتاسپ هخامنشی. او پسر او است (یعنی پسر نیت است).
قوی و جهانگیر است. تمام خارجیها با هدایای خود رو به او میآورند و برای او کار میکنند». از اینجا ببعد، کتیبه خراب شده و فقط کلماتی جسته گریخته خوانده میشود. از مضمون این کلمات همینقدر برمیآید، که داریوش حکمای مصر را طلبیده سؤالاتی از آنها میکند. اسم کوروش ذکر شده، ولی بیشکل بیضی (زیرا شاه مصر نبود)[۳]. اسم مملکتی برده شده، که بزبان مصری (شبا) مینامیدند. باید سبا باشد، که در عربستان جنوبی بود. صحبت از سفائنی شده، که برای تحقیقات به دریاها میخواهند بفرستند. نسخه مصری این کتیبه مخصوصا از این حیث جالب توجّه است، که داریوش مزدهپرست با آن معتقداتی، که راجع بمجرّد بودن (اهورمزد) و یگانگی و سایر صفات آن داشته، در اینجا پسر نیت، مادر خدایان مصریها است، در ردیف برادر خود (را)، یعنی الهه آفتاب درخشنده، قرار گرفته و فرعون صحیح و حقیقی سائیس گردیده.
جهت آن معلوم است: چون داریوش از نظر مصریها فرعون مصر بود، تمام القاب