پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۵۶۲

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

فرورتیش رفتند. ویشتاسپ، پدر من، در پارت بود (مردم شوریدند)[۱] و ویشتاسپ با قشونی در محلی موسوم به ویش‌پااوزات[۲] در پارت با او جنگید. اهورمزد مرا یاری کرد. به ارادۀ او ویشتاسپ شورشیان را شکست داد. پس از آن مملکت مطیع من شد. روز ۲۲ ماه ویخن این جنگ رویداد».

ستون سوّم

بند اوّل

«داریوش شاه می‌گوید: پس از آن سپاه پارسی را از ری نزد ویشتاسپ فرستادم.

وقتی که این سپاه به ویشتاسپ رسید، عازم جنگ دشمن شد. در محلی موسوم به پتی‌گربن[۳] در پارت، ویشتاسپ با شورشیان جنگید. اهورمزد مرا یاری کرد و بفضل اهورمزد ویشتاسپ شورشیان را شکستی سخت داد. روز اوّل گرم‌پد این جنگ واقع شد».

بند دوّم

«داریوش شاه می‌گوید: پس از آن ایالت پارت مطیع من گردید، این است آنچه من در پارت کردم».

بند سوّم

«داریوش شاه می‌گوید: مملکتی است، که نامش مرو است آنهم بمن شورید.

مردی را، که نامش فراد[۴] بود، از اهل مرو، سردار قشون کردند. فورا دادرشیش نامی را، که پارسی و مطیع من و والی باختر بود، بقصد او فرستاده چنین گفتم، این مردم را، که مرا شاه خود نمی‌دانند، شکست بده. دادرشیش با قشونی فورا عازم شده با مرویها جنگید. اهورمزد مرا یاری کرد و بفضل اهورمزد لشکر من قشونی را، که از من برگشته بود، شکست سختی داد. روز بیست و سوّم آثریادیه این جدال واقع شد».

بند چهارم

«داریوش شاه می‌گوید: پس از آن ایالت مرو مطیع من گردید این است آنچه من در باختر کردم».

بند پنجم

«داریوش شاه می‌گوید: مردی بود نامش وهی‌یزدات[۵] از اهل محلی، که



  1. این قسمت کتیبه درست خوانده نمی‌شود، ولی تصوّر می‌کنند، مضمون آن همین است.
  2. Wishpauzat.
  3. Patigrabana.
  4. Frada.
  5. Vahyazdata.