پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۵۴۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

در صورتی که هریک را به بهترین وجهی تصور کنیم، یعنی از بهترین حکومت مردم، بهترین حکومت عدّۀ قلیل و بهترین حکومت سلطنتی، من آخری را ترجیح می‌دهم. چیزی بهتر از حکومت بهترین شخص نیست. چون این شخص دارای بهترین نیات است، به بهترین وجه امور مردم را اداره خواهد کرد و در این صورت کارهائی، که مربوط به دشمن خارجی است بهتر مخفی خواهد ماند. برعکس در عدّۀ حکومت قلیل، چون اداره امور در دست چند نفر آدم نالایق است، بین آنها اختلافات شدید روی می‌دهد و، چون هریک از آنها می‌خواهند نفوذ یافته ریاست نمایند، منازعه بین آنها حتمی است. از اینجا هیجان‌های داخلی روی می‌دهد و از هیجانهای داخلی خونریزی. خون‌ریزی بالاخره منجر به حکومت یک نفر می‌گردد، بس حکومت یک نفر بهترین طرز حکومت است. ثانیا در حکومت مردم از وجود مردم فاسد نمی‌توان احتراز کرد و هرگز مردم فاسد برای منافع دولت باهم در جنگ نشوند، بلکه باهم بسازند، زیرا عادتا اشخاصی، که برای دولت مضرّند، همه باهم بر ضد دولت دست بهم می‌دهند. این اوضاع دوام می‌یابد، تا یکی از آنها در رأس مردم قرار گرفته باین احوال خاتمه دهد. چنین شخصی باعث حیرت مردم گشته بزودی مالک الرّقاب می‌شود. پس باز ثابت شد، که حکومت یک نفر بهترین طرز حکومتها است.

چون آنچه گفته شد جمع و خلاصه کنیم، این سؤال پیش می‌آید، آزادی ما از کجاست و کی آن را بما داده؟ از مردم بما رسیده یا از حکومت عدّۀ قلیل و یا از حکومت یک نفر، من تصوّر می‌کنم، که یک نفر ما را آزاد کرده. از این نظر و نیز از نظر اینکه تغییر ترتیباتی، که ریشه دوانیده، ثمری برای ما نخواهد داشت، ما باید حکومت مطلقه را حفظ کنیم». چنین بود سه عقیده‌ای که اظهار شد.

چهار نفر دیگر از هفت نفر با عقیدۀ داریوش موافق شدند و، چون اتانس دید مغلوب شده رو به رفقا کرده چنین گفت: «رفقا، روشن است، که یکی از ماها برحسب قرعه یا بمیل مردم شاه پارس خواهد شد. چه این یک نفر را خود مردم انتخاب کنند چه او بوسیلۀ دیگر متوسّل شود، من با شما رقابت نخواهم کرد، زیرا من نه