چنانکه شنیدهام، از دوازده آلهه مصری است و بنظر میرسد، که پرستش آن از مصر بیونان رفته. اگرچه راجع به هراکل دیگر، که یونانی است، من چیزی نشنیدهام. هراکل را مصریها یکی از قدیمترین آلهه میدانند و گویند، که هفده هزار سال قبل از پادشاهی آمازیس هشت خدا بوده، از این هشت خدا، دوازده خدا بوجود آمده و یکی از آنها هراکل است. مصریها خوک را حیوان نجس میدانند و بنابراین، اگر کسی دستش به خوک بخورد، شتاب میکند، که آن را در رودخانه آب بکشد، از این جهت شبانان خوکها را به معبدی راه نمیدهند و کسی نه دختر به آنها میدهد و نه از آنها دختر میگیرد. قربان کردن خوک ممنوع است، مگر برای خدای ماه یا دیونیس، گوشت این قربانی را میخورند. جهت این را، که مصریها خوک را نجس میدانند و با این حال گوشت او را میخورند میدانم، ولی نمیزیبد، که بیان کنم» بعد هرودوت ترتیب قربان کردن خوک را در چند کلمه شرح داده سپس گوید:
«اسامی تمام خدایان یونانی از مصر بیونان رفته و محققا میدانم، که یونانیها اسامی خدایان را از بربرها (یعنی خارجیها) اقتباس کردهاند و پرستش (دیونیس) را هم شخصی از فینیقیها، که از شهر صوربه (بهاوسی)[۱] یونان رفته بود، در آن مملکت منتشر کرد. فقط بعض خدایان یونانی مصری نیستند، مانند پوسیدون که از لیبیا بیونان رفته»[۲]. هرودوت بتفصیل بیان میکند، که غیر از اسامی آلهه بسیاری از چیزهای دیگر یونانی، مانند تفأل، غیبگوئی و غیره، از مصر یا لیبیا است:
بعد مورّخ مذکور از اعیاد مصریها سخن رانده گوید: «عید مصریها در بوسیریس چنین است، که بعد از مراسم قربانی مرد و زن گریه و زاری میکنند و معلوم نیست، که برای کی گریه میکنند، زیرا گناه است، اگر کسی در این باب حرفی بزند. اهالی کاریه، که در مصر اقامت دارند، علاوه بر گریه و ندبه، با چاقو به خود زخم میزنند. (همانجا، بند ۶۱)..... «در مصر، با وجود اینکه مجاور لیبیا است، حیوانات کماند و مصریها حیوانات را مقدّس میدانند. اگر بگویم