که درخت مقدس مصریهای قدیم است، از عربستان بدانجا رفته و نیز انگور، گندم، جو، ذرّت، گاو نر، میش و بز، که در مصر از عهود خیلی قدیم بود، از آسیا است.
شکی نیست که سکنۀ قدیم مصر از اختلاط نژادها بعمل آمده بود، زیرا اندازههائی، که از جمجمههای مصریهای قدیم گرفتهاند، و نیز نقاشیهای مصر قدیم نشان داده که در مصر شش نوع مردم بودهاند، در ازمنۀ بعد تمام این مردمان مخلوط شده ملت واحدی بوجود آوردهاند و در این ملت عنصر حامی و سامی غلبه داشته.
این اختلاط و بوجود آمدن ملت واحدی در اعصار قبل از تاریخ وقوع یافته و بقدری قدیم است که نمیتوان گفت چند هزار سال قبل از میلاد این امتزاج روی داده.
بنابراین دو حدس راجع به سکنۀ اصلی مصر زده میشود: یکی اینکه مصریها از حامیهای لیبیا بودهاند و از مغرب بمصر رفته در آنجا با سامیها مخلوط شدهاند.
حدس دیگر این است که مصریها از حامیهای آسیائی بودهاند، از آسیا بمصر رفتهاند و بنابراین حامیها و سامیها از یک نژاد میباشند. این نظر را شباهت زبانهای حامی و سامی به یکدیگر تأیید میکند. مهاجرت سامیها بمصر از چه راهی بوده محققا معلوم نیست، ولی معلوم است که از طرف شمال نبوده، زیرا علم معرفت الارض معلوم کرده که مصب نیل بالنسبه بسائر جاهای مصر مستحدث است. بنابراین حدس میزنند که مهاجرت از طرف دریای احمر، (سومالیلند) یا (پونت) قدیم، صورت گرفته. آثاری هم این حدس را تأیید میکند. مهاجرت مردمان آسیائی بمصر یکدفعه با ازدحام مردم زیاد، که طوفانی ایجاد میکند، نبوده، بلکه مهاجرین خردخرد از آسیا بمصر گذشتهاند، زیرا راه دریائی اجازه نمیداده انبوهی از مردم حرکت کنند، یا میبایست از معبر تنگی بگذرند و جمعیت زیاد برای چنین مهاجرتی مناسبت نداشته. بهعبارتدیگر این مهاجرت، که در اعصار قبل از تاریخ وقوع یافته، مانند مهاجرتی بوده که تقریبا در پانصد سال قبل از میلاد وقوع یافت و مردمی زیاد از عربستان به حبشه رفتند.
مهاجرت بنی سام به عیلام
حفریات در شوش نشان داد که عنصر سامی در عیلام زیاد بوده، خود اسم عیلام هم سامی است، زیرا بومیهای عیلام مملکت خود را در کتیبهها (خاتامتی) یا (خاپیرتی) مینامند.