برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۵۰

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
قسمت دوّم ـ مشرق قدیم

تا روزهای آخر تمدّن بابلی زبان غیر سامی بطور مصنوعی حفظ شده بود و آن را برای اظهار مطالب مذهبی بکار می‌بردند (چنانکه در قرون وسطی زبان لاتین را که بکلی مرده بود برای نوشتن کتیبه‌ها، کتب مذهبی و علمی استعمال می‌کردند) بنابراین عقیده دارند که خطوط میخی و بعض عناصر دیگر تمدّن بابلی از منشأ سامی نبوده. اما اینکه از چه منشأ بوده، هنوز نمی‌توان در این باب از روی یقین چیزی گفت، ولی باید این نکته را در نظر داشت که پادشاهان بابل و آسور خود را پادشاه سومر و اکد می‌خواندند، نیز معلوم گشته که این لقب را پادشاهان (اور)، یعنی سومر، استعمال می‌کردند و بعد از آنها حمورابی، که تمام قسمتهای مملکت را در تحت سلطنت خود جمع کرد، در دفعۀ اولی این لقب را ذکر کرده. اکد قسمت شمالی مملکت بابل و سومر قسمت جنوبی آن بوده. از آثار بابلی دیده می‌شود که خود سامیها زبان سومری را زبانی دیگر، زبان قدیم مذهبی، می‌دانستند و نیز در فرمانی، که یکی از پادشاهان سلسلۀ اوّل سامی صادر کرده، دیده می‌شود که زبان اکّدی را ترجمۀ سامی متن سومری دانسته‌اند. اما این را هم از روی یقین نمی‌توان گفت که خط میخی را سومریها اختراع کرده‌اند و نیز محققا معلوم نیست که سومریها از چه نژاد بوده‌اند. از تحقیق در زبان سومری چنین بنظر میاید که این یک زبان ملتصق است و بنابراین بعض علماء زبان‌شناس می‌خواستند این زبان را از زبانهای اورال و آلتائی بدانند، ولی این عقیده پذیرفته نشد. در حفریاتی، که در نزدیکی عشق‌آباد بتوسط (پوم‌پلی) امریکائی بعمل آمد، در گورکان‌آنو، بعضی اشیاء یافتند که شباهت به اشیاء سومری و عیلامی داشت، بنابراین حدس می‌زنند که شاید سومریها و عیلامیها در کوهستانهای شمال ایران بوده‌اند و بعد بواسطۀ مهاجرت مردمانی به ایران یا از جهت دیگر، از اینجاها بطرف مغرب و کنار فرات مهاجرت کرده‌اند. یکی از علل حدس مزبور این است که مرکز سومریها شهر نیپ‌پور بود و این شهر در جائی واقع شده، که از فلات ایران داخل جلگه‌های حاصلخیز مملکت بابل می‌شوند، ولی مرکز سامیها را شهر سیپ‌پار و اگده می‌دانند. کدام‌یک از دو مردم سومری و سامی

۳۳