پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۴۸۶

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

این است مضامین نوشته‌های کزنفون در باب فوت کوروش و از مقایسۀ این روایت با روایات دیگر تفاوت‌های کلی روشن است. روی هم رفته نوشته‌های کزنفون در این باب به داستانهای باستانی راجع بفوت کیخسرو شباهت‌هائی دارد.

روایت سترابون

نویسنده و جغرافیادان مزبور گوید (کتاب ۱۱، فصل ۸، بند ۵): «بعضی گویند، که کوروش در جنگ سکاها شکست خورد و فرار کرد. بعد، او در محلی، که آذوقۀ زیاد و شراب وافر جمع کرده بود، توقف کرده به قشون خود استراحت داد و سپس از آنجا حرکت کرده آذوقه و مأکولات و مشروبات را جا گذارد. سکاها در تعقیب کوروش، چون بدینجا رسیدند، به تعیش پرداخته مست شدند. پس از آن کوروش برگشته بر آنها تاخت و در نتیجه تمام افراد دشمن از دم شمشیر گذشتند.

کوروش این بهره‌مندی را از خدا دانسته به شکرانۀ آن، روزی را از سال برای گرفتن جشن این پیروزی به ربة النوع مملکت خود وقف کرد. این جشن را همه‌ساله می‌گرفتند و آن را جشن سکائی می‌نامیدند. در این روز زن و مرد لباس سکائی پوشیده روز و شب را بشرب و بازیهائی با فسق و فجور می‌گذرانیدند». آخر روایت سترابون غریب بنظر می‌آید، اوّلا معلوم نیست، که این جشن بکدام ربة النوع اختصاص یافته بود، ثانیا مخلوط شدن زن و مرد باهم و عیش با فسق و فجور موافق اخلاق پارسی‌های قدیم نبود. تمام مورّخین عهد قدیم، که با اوضاع ایران آشنا بودند، متفق‌الکلمه گفته‌اند، که پارسی‌ها نسبت به زنانشان متعصب بودند. موارد این گفته‌ها پائین‌تر بیاید. بنابراین گرفتن جشنی مانند جشن باکوس[۱] که آن را در یونان و روم باکّانال[۲] می‌نامیدند، با اخلاق پارسی‌ها مباینت داشت.

روایت دیودور

از مورّخ مذکور راجع بفوت کوروش چیزی مستفاد نمی‌شود، زیرا چنانکه



  1. Bacchus(Dionysos) ربّ النّوع شراب به عقیدۀ یونانیها و رومیها.
  2. Bacchanales جشنی بود، که برای این ربّ النّوع می‌گرفتند و در حال مستی بهم افتاده مرتکب، اعمال گوناگون شنیع می‌شدند و گاهی هم این مجالس شب بقتل چند نفر منتهی می‌گشت.