که کوروش توقّف میکرد، خیمۀ او را در وسط اردو میزدند، زیرا اینجا از همه جا بیشتر حفاظ داشت. دور خیمۀ او چادرهای نزدیکترین دوستان او واقع بود. پس از اینها چادرهای سواره نظام و عرابهرانها دایرهوار زده میشد. اینها را در محلهای محفوظی جا میداد، زیرا در موقع حمله نمیتوانستند، فورا اسلحه برگیرند و مدتی لازم بود، تا بحال مدافعه درآیند. محلهای سپاهیان سبک اسلحه از طرف راست و چپ خیمۀ او و نیز خیمههای سواره نظام بود، کمانداران قسمتی در رأس و قسمت دیگر در دنبال سواران جا میگرفتند، سپاهیان سنگین اسلحه و آنهائی که سپرهای بزرگ داشتند، مانند دیواری اردو را احاطه داشتند، تا به سوارهنظام کمک کرده فرصت به او بدهند، که اسلحه برگیرد، سپاهیان سنگین و سبک اسلحه و نیز کمانداران در حال استراحت هم صفوف خود را از دست نمیدهند و از این ترتیب دو مزیت حاصل است:
اوّلا اگر دشمن بخواهد شبیخون بزند، سپاه سنگین اسلحه دشمن را عقب مینشاند، ثانیا تیراندازان بوسیلۀ تیر و زوبیناندازی خود سپاه سنگین اسلحه را از دشمنی که نزدیک میشود، دفاع میکنند. هریک از خیمههای فرماندهان، برای امتیاز، بیرقی مخصوص دارد و، چنانکه خدمۀ باهوش خانههای شهرنشینهای زیاد و مخصوصا معروفین شهر را میشناسند، نوکرهای کوروش هم خیمهها و بیرقهای صاحب منصبان عمده را میشناختند و، اگر کوروش کسی را میخواست، خدمهاش مجبور نبودند در جستجوی چادر او باشند، بلکه از کوتاهترین راه به خیمۀ او در میآمدند. چون هریک از ملل محلۀ مخصوصی داشت، به آسانی ممکن بود، فهمید، که در کدام قسمت اطاعت جنگی هست و در کدام یک مقرّرات اجرا نمیشود. کوروش معتقد بود، که با این ترتیب اردویش، اگر دشمن شب یا روز ناگهان حمله کند، به کمینگاهی خواهد افتاد. کوروش عقیده داشت، که فن تعبیة الجیش (سپاهآرائی) در این نیست، که شخص صفوف سپاهیان را در یک جبهۀ طولانی یا کوتاه بیاراید، یا خط را مبدّل به ستون کند و یا ترتیب جدال را، نظر به اینکه دشمن از سمت راست یا چپ و یا عقب حمله میکند، تغییر دهد، بلکه در این است، که شخص بتواند، نظر باقتضای