پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۴۲۲

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

خواهند انداخت، جلوگیری کند. بعد او چند قلعه به فاصله‌هائی از یکدیگر بر خاک‌ریزهای خندق‌ها بساخت، تا بتواند عدّۀ پاسبانان را زیاد کند. چنین بود کارهای کوروش، ولی محصورین، چون آذوقه بیش از بیست سال را داشتند، این تدارکات را استهزاء می‌کردند. وقتی که خبر آن به کوروش رسید، او قشون خود را به دوازده بخش تقسیم کرد، با این مقصود، که هریک از قسمت‌ها یک ماه پاسبانی کند. چون بابلی‌ها از این اقدام کوروش آگاه شدند، بیشتر خندیدند، زیرا گمان می‌کردند، که پاسبانی نصیب فریگیها، لیکی‌ها، اعراب و کاپادوکی‌ها خواهد شد و علاقه‌مندی این مردمان به بابلی‌ها بیش از تمایل آنها به پارسیها است.

تسخیر بابل

(کتاب ۷، فصل ۵) خندقها حاضر شد و کوروش اطلاع یافت، که عید بابلی‌ها نزدیک است و در این عید اهالی بابل تمام شب را بخوردن شراب و به عیش‌ونوش مشغولند. در آن روز، همین‌که آفتاب غروب کرد، بامر کوروش به‌وسیله کارگرهای زیاد رود را با خندق‌ها مربوط داشتند. در مدت شب آب رود در خندق‌ها جاری شد و سطح آب در شهر بقدری پائین آمد، که رود قابل عبور گردید. چون رود برگشت، کوروش به فرماندهان قسمت‌های هزار نفری و پیاده و سواره نظام فرمود به او ملحق شوند و هرکدام از فرماندهان سربازان خود را بدو صف دارد. بمتحدین دستور داد، که موافق ترتیب عادی در عقب اینها بیایند. پس از آن کوروش امر کرد، که پیاده و سوارها داخل مجرای خشک رود شوند، تا معلوم شود، که ته رود محکم است یا سست و، چون جواب رسید، که خطری نیست، کوروش فرماندهان پیاده و سواره نظام را جمع کرده به آنها چنین گفت: «دوستان من، رود راهی است، که ما را بشهر هدایت خواهد کرد، با قوّت قلب داخل مجری شویم و فراموش نکنیم، که دشمنان ما همان کسانی هستند، که وقتی که متحدین زیاد داشتند، بیدار کار خود، ناشتا و مسلح و حاضر جنگ بودند، مغلوب ما گشتند، ولی حالا، که می‌خواهیم به آنها حمله کنیم، مست و غرق خوابند. الآن آنها در حال اختلالند و، وقتی که ما را در شهر خود