پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۳۵۶

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

کن هر قدر که بخواهی» کیاکسار - «شاید همین کار کنم» بعد کوروش او را بوسید و، چون مادیها و پارسیها و دیگران آشتی کردن آنها را دیدند، از نگرانی بیرون آمده شاد شدند. بعد کیاکسار سوار شده در سر قشون جا گرفت و به اشارۀ کوروش مادیها از عقب او روانه شدند. پارسیها از دنبال کوروش و سایر قسمتها از دنبال پارسی‌ها براه افتادند.

کیاکسار را به خیمه‌ای، که از غنائم جنگ برای او نگاهداشته بودند بردند، سازندگان و دو نفر زن، که از اسرا سهم او شده بودند، بامر کوروش در خیمه او بودند. بعد عدّه‌ای از مادیها، بعضی بمیل خودشان و برخی به اشارۀ کوروش، نزد کیاکسار رفته برای او خدمه و هدایائی بردند: یکی شربت‌داری صبیح، دیگری آشپزی خوب، سوّمی لباسی فاخر و قس علی‌هذا. پادشاه ماد از این رفتار مادیها تسلی یافت، چه دید، که کوروش دل آنها را از او برنگردانیده. چون هنگام صرف غذا رسید، کیاکسار کوروش را بسر سفرۀ خود دعوت کرد، ولی کوروش نپذیرفت و گفت، که باید به سپاهیان سرکشی کرده ببیند لوازم استراحت آنها مهیا است یا نه و بعد علاوه کرد، که فردا صاحب‌منصبان قشون در دربار او حاضر خواهند بود، زیرا لازم است شور کنند، که جنگ را باید ادامه داد یا قشون را مرخص کرد. پس از آن کیاکسار بصرف غذا مشغول شد و کوروش، پیش از آنکه به سپاهیان سرکشی کند، دوستان خود را جمع کرده به آنها چنین گفت: «ولایاتی را، که از دشمنان گرفته‌ایم در تصرف خود نگاه خواهیم داشت. از قوای دشمن همه‌روزه میکاهد و بر قوای ما می‌افزاید. اگر متحدین ما بخواهند با ما بمانند (یعنی به خانه‌های خودشان برنگردند)، کارهای بزرگ انجام خواهیم داد. در همراه کردن آنها با این مقصود، که ما را ترک نکنند، شما نباید کمتر از من کوشش کنید. چنانکه در جنگ هرکس بیشتر اسیر بگیرد، بر دیگری، که کمتر گرفته، برتری دارد، حالا هم، هریک از شما، که عدّۀ بیشتری از متحدین را با خود هم‌عقیده کند، لیاقت خود را بیشتر نموده است».

تقاضای عدم مرخّصی قشون

(کتاب ۶، فصل ۱) روز دیگر صاحب‌منصبان در دربار کیاکسار حاضر شدند و در این انتظار، که او لباس پوشیده بیرون آید، دوستان کوروش از کادوسیان و گرگانیان و سکاها با هیستاسپ