اهالی ازمیر، طالب نبود، در اتحاد آنها داخل شود. پانیونیوم در دماغۀ میکال واقع است و این معبد برای خدای دریاها، پوسیدون هلیکون[۱]، ساخته شده. در عیدی ینیانهای شهرهای متحد در اینجا جمع میشوند و این عید را پانیونیوم[۲]مینامند، شهرهای ینیانی این است، که ذکر شد». از گفتههای هرودوت معلوم است که دریانها هم اتحادی از شش شهر دریانی داشتند، ولی بعدها هالیکارناس را، از جهت اینکه یکی از اهالی آن برخلاف عادت قدیم رفتار کرد، از اتحاد خارج کردند. االیانها هم اتحادی از دوازده شهر داشتند، ولی ازمیر را ینیانها از آنها انتزاع کردند و یازده شهر در اتحاد االیانی باقی ماند. زمینهای االیانی حاصلخیزتر از زمینهای ینیانی بود، ولی از حیث خوبی آبوهوا با شهرهای ینیانی برابری نمیکرد. این است توصیفی، که هرودوت از مستعمرات یونانی میکند و از آن به خوبی استنباط میشود، که این مستعمرات را سه قوم یونانی بنا کرده بودند و بین تمام آنها اتفاق و اتحادی نبود، زیرا هریک اتحادهای کوچکی تشکیل کرده باهم رقابت و منازعه داشتند. بعد مورخ مذکور گوید (کتاب [۳]، بند ۱۴۱):
ینیانها و االیانها سفیری نزد کوروش فرستاده تقاضا کردند، که کوروش با آنها مانند پادشاه لیدیّه رفتار کند، یعنی بامور داخلی آنها دخالت نکند و همان امتیازات را بشناسد. کوروش جواب مستقیمی به آنها نداده این مثل را آورد:
«نیزنی بدریا نزدیک شد و دید، ماهیهای قشنگ در آب شنا میکنند. پیش خود گفت، اگر من نی بزنم، یقینا این ماهیها به خشکی درآیند، بعد نشست و چندان که نی زد، دید اثری از انتظار او نیست. پس توری برداشته بدریا افکند و عدهای زیاد از ماهیها به دام افتادند. وقتی که ماهیها در تور میجستند و میافتادند، نیزن در حال آنها نظاره کرده گفت، حالا بیهوده میرقصید، میبایست وقتی که من نی میزدم برقص آمده باشید. هرودوت این گفته را چنین تعبیر میکند:
کوروش خواست با این مثل به آنها بفهماند، که موقع را از دست دادهاند، چه، وقتی که، قبل از تسخیر سارد، به آنها تکلیف اتّحادی کرد، آنها رد کردند. (باید گفت، که