پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۲۹۳۰

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

هرگاه زنی بعد از فوت شوهرش شوهری اختیار می‌کرد چغرزن نامیده می‌شد (یعنی کلفت زن) و اگر اولادی از شوهر اولی نداشت سذرزن می‌گردید و نصف عده اولاد به خودش و نصف دیگر به شوهر متوفی تعلق می‌یافت در این مورد هم عقیده داشتند که در آن دنیا این زن زن متوفی خواهد شد زنی که بدون رضایت پدر و مادر شوهر می‌کرد خود سرای زن نام داشت و چنین زنی نمی‌توانست از والدین خود ارث برد مگر اینکه پسر ارشد او کبیر شده مادرش را برای پدرش پادشاه زن کند نامزد بایستی وجهی به پدر و مادر دختر بدهد و اگر دختر عقیمه بود این وجه مسترد می‌گردید اولاد بایستی مطیع پدر باشند و اگر چنین نبودند پدر می‌توانست قسمتی از ارث آنها را بمادر آنها بدهد (در صورتی که او بهتر بود) تربیت اولاد تا سن هفت سالگی با مادر و اگر مادر مرده بود با عمه یا دختری بود که بحد رشد رسیده باشند اختیار شوهر دادن دختر با پدر بود اگر دختر پدر نداشت مادری که پادشاه زن بود او را شوهر می‌داد و الا قیم او در هر حال دختر حق انتخاب شوهر را نداشت برای حفظ خانواده ترتیبات ذیل نیز قویا رعایت می‌شد: اگر مردی می‌مرد بدون اینکه اولاد ذکوری گذاشته باشد زن مرد متوفی را به نزدیکترین اقربای متوفی می‌دادند و اگر زن مرد متوفی هم مرده بود دختر متوفی را به نزدیکترین اقربای متوفی می‌دادند هرگاه بالاخره از مرد متوفی نه زن مانده بود و نه دختری از ترکه متوفی زنی برای نزدیکترین اقربای متوفی می‌گرفتند و در هر سه مورد اولادی که از ازدواج حاصل می‌شدند به متوفی تعلق داشتند برای حفظ خانواده پذیرفتن اولاد دیگری به پسر خواندگی خیلی معمول بود و این در مواردی وقوع می‌یافت که شخصی نزدیکی مرگ را احساس می‌کرد و اولاد رشیدی برای اداره کردن اولاد صغیر خود نداشت در این صورت شخصی که مال داشت کسی را به پسرخواندگی قبول می‌کرد و او بعد از فوت پدر اموال صغار را اداره می‌نمود هرگاه متوفی اولاد رشیدی نداشت ولی پادشاه زن داشت او پسرخوانده