مبحث سوّم. اشک بیست و پنجم-بلاش دوّم
بلاش دوّم بعد از خسرو بر تخت دولت پارت نشست و ۱۹ سال سلطنت کرد، اگر عقیدۀ آنهائی، که میگویند بلاش ثانی همان بلاش است، که در ۷۸ مدّعی سلطنت شد و در قسمتی از ایران سلطنت کرد، صحیح است، میبایست در این زمان سنّ او ۷۲ سال باشد، زیرا بلاش در ۷۸ بقول آن اشخاص تقریباً ۲۰ سال داشته. زمان او به استثنای یک مورد بصلح و سلم گذشته، زیرا ذکری از مدّعیان سلطنت نمیشود. سکّههای این زمان هم از ۱۳۰ تا ۱۴۹ تغییری در سر و صورت شاه نشان نمیدهد. از سکّههای این شاه دیده میشود، تاجی بر سر دارد، که با پرها یا حلقههائی زینت یافته، دماغش دارای برآمدگی است، زلفهایش مجعّد است و ریشش مخروطی و افشان. گفته شد، که زمان او به استثنای یک مورد، به آرامش گذشته، آن مورد تاختوتاز آلانها بود، که در این زمان باز رویداد و در این مورد هم تحریک فرسمن پادشاه گرجیها را باید باعث این واقعه دانست. آلانها باز از دربند داریال گذشته به این طرف قفقاز هجوم آوردند و برای تاختوتاز به خاک ایران و روم گذشتند (دیوکاسّیوس، کتاب ۶۹، بند ۱۵) [۱].
جهت این اقدام فرسمن چه بوده، معلوم نیست. همینقدر میدانیم، که آلانها بآذربایجان و ارمنستان ریخته، بنای نهب و غارت را گذاشتند و بعد به کاپادوکیّه، که تعلّق به رومیها داشت، تجاوز کردند. مقارن این زمان فرسمن پادشاه گرجستان از هادریان قیصر روم رنجشی حاصل کرد و جهت آن را از اینجا میدانند، که او بجای اینکه پیشکشی لایقی برای امپراطور بفرستد، لباسهائی، که از زر دوخته بودند، فرستاد و هادریان بر اثر این هدایا اقدامی کرد، که به پادشاه
________________________________________
- ↑ این واقعه عقیده ما را در باب آمدن آلانها در دفعه اوّل هم از تنگ داریال، نه از کنار سیحون و جیحون و از راه گرگان و طبرستان و گیلان و طوالش، تأیید میکند.