پس از این کارها، که در شمال و شرق دولت روم انجام شد و بعد از اینکه تراژان ساخلوی در ارمنستان گذارد، نظر خود را بصفحات دیگر معطوف داشت، زیرا این اندازه جهانگیری او را سیر نمیکرد. در این مرحله، اوّل دولتی، که نظر او را جلب میکرد، دولت پارت بود و اکنون او خواست بآن بپردازد، بنابراین، تراژان به خسرون، که پایتخت آن را ادس مینامیدند، درآمد. پادشاه این صفحه، که آبکار یا اکبر نام داشت و از چندی قبل مردّد بود، که بین پارت و روم تابعیّت کدام یک را بپذیرد، در این زمان از جریان وقایع متابعت کرده تابع روم گردید (دیوکاسّیوس، کتاب ۶۳٬۲۱).
مناسارس [۱]، یکی از ولات بین النّهرین، که کدورت و منازعهای با خسرو داشت، نیز تابع روم شد (دیوکاسّیوس، همانجا). سایر رؤساء و ولات بین النهرین هم میخواستند تابع تراژان گردند، ولی چون او را مردی درست قول نمیدانستند، مردّد و مذبذب بودند. بنابراین از اینجا منازعات و خصومتها شروع گردید و تراژان از دو سمت بنای تعرّض را گذارد. اوّل از صفحهای، که معروف به آنتهمیسیا [۲]و بین فرات و رود خابور واقع بود و دوّم از طرف باتنه [۳]و نصیبین و کوهستانهائی، که معروف به کردون بودند (تصرّف نصیبین را دیوکاسّیوس در بند ۲۳ کتاب ۳۶اش ذکر کرده و تصرّف و تسخیر کردون را اوتروپیوس ۴در بند ۲ هشتمین کتاب خود). پیشرفت رومیها چنان سریع بود، که قبل از اینکه زمستان کاملاً در رسیده باشد، آنها بر بین النهرین استیلاء داشتند و حتّی تا شهر سنگار [۴]، که در دامنه کوههای سنجار کنونی و در جنوب شرقی نصیبین واقع بود، پیش رفته بودند (دیوکاسّیوس، همان کتاب، بند ۲۲).
در نتیجه این پیشرفتها بین النهرین مانند ارمنستان یکی از ایالات روم شد و رومیها مدالهائی سکّه زدند، که دارای صورت تراژان بود و مینمود، که صفحات بین النهرین به پاهای او افتاده. سنای روم در این موقع بعنوان تراژان، که
________________________________________