نکند و اردوان از هرگونه ادّعائی راجع به ارمنستان صرفنظر کرد. در این ملاقات رومیها اردوان را بر آن داشتند، که پسرش دارا را برای اظهار مودّت بروم بفرستد و رومیها چنان وانمودند، که اردوان خواسته، گروگانی بروم بدهد، تا بنماید، که مناسباتش با دولت مزبور حسنه خواهد بود. لفظ گروگان را یوسف فلاویوس ذکر کرده (همانجا) و نیز سوئهتونیوس[۱] و دیوکاسّیوس (کتاب ۵۹، بند ۲۷)، ولی معلوم نیست، که قصد اردوان چنین بوده. شاید او پسرش را برای اثبات روابط دوستی بروم فرستاده. بعلاوه این اقدام، که موافق مقام شاه پارت نبود، اردوان چند دانه کندر در آتشی، که در جلو بیرق رومی و صورت امپراطور میسوختند، انداخت و رومیها این عمل او را علامت احترام و خضوع پنداشتند (دیوکاسّیوس، همانجا). در باب این عهد باید گفت، که شرایط آن را در روم نمیدانستند و فقط وقتی شرایط افشاء شد، که تیبریوس درگذشت (۳۷ م.) و کالیگولا[۲] بجای او نشست. وقتی که رومیها از شرایط عهد مزبور مطّلع شدند، مشعوف گشتند و این بهرهمندی را از کفایت تیبریوس و تردستی ویتلّیوس دانستند، ولی در زمان کالیگولا انتشار دادند، که اردوان اظهار کرده، من با ملّت روم هیچگاه خصومتی نداشتهام. طرف بغض و عداوت من تیبریوس بود، حالا، که او درگذشته، با کالیگولا خصومتی ندارم و روابط مودّت را حفظ خواهم کرد. خلاصه آنکه برای نمودن دوستی خود آنطور رفتار کرده و این فتح دیپلوماسی را از کالیگولا باید دانست، ولی حقیقت این است، که این بهرهمندیهای رومیها در دولت اشکانی نه از تیبریوس بود و نه از کالیگولا. رومیها میبایست مرهون اکتاویوس اگوست باشند، که آن کنیزک فاسد رومی را به دربار فرهاد چهارم فرستاد و او منشأ اوضاعی گردید، که نتیجهاش آن همه انقلابات درباری بود. گوئیم«آن همه» زیرا با وقایعی، که ذکر شده، شرح این انقلابات هنوز خاتمه نیافته و پائینتر کیفیّات دنبالۀ آن بیاید.
برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۲۴۵۸
ظاهر