پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۲۴۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

آمده‌اند، در کتیبه‌های آسوری از قرن نهم ق. م از مردم پارسواش ذکری شده و این مردم در طرف دریاچۀ اورمیه می‌زیسته‌اند[۱]. بعض محققین مانند راولین‌سن[۲]و هم‌مل[۳] و پراشک[۴] عقیده داشتند، که مردم پارسواش همان پارسیها بودند، ولی عجالة محقق نیست، که چنین باشد. بعد پادشاهان آسور تا ۶۹۱ ق. م دیگر ذکری از پارسواش، نمی‌کنند و در این سنه باز کتیبۀ آسوری گوید، که در جنگ خلوله مردمان پارسواش، انزان و ال‌لیپی به عیلامیها کمک می‌کردند. بنابراین بعض محققین مانند پراشک باین عقیده‌اند، که مردم پارسوا از شمال بجنوب رفته در مملکتی، که بعدها بمناسبت نام این مردم موسوم به پارس گردید، برقرار شدند. به هرحال از کتیبه‌های آسوری معلوم است، که در زمان شلم‌نصر (۷۳۱-۷۱۳ ق. م) و آسور حیدّین، که در ۶۶۲ ق. م سلطنت داشت، پادشاهان یا امراء پارسواش تابع آسور بوده‌اند. پس از آن، چنانکه در تاریخ ماد گذشت، فرورتیش (۶۵۵-۶۳۳ ق. م) پارس را تابع ماد کرد. هرودوت گوید (کتاب اوّل، بند ۱۲۵): پارسیها به شش طایفۀ شهری و ده‌نشین و چهار طایفۀ چادرنشین تقسیم شده‌اند. شش طایفۀ اوّلی اینهایند:

پاسارگادیان، مرفیان، ماسپیان، پانتالیان، دروسیان، گرمانیان و چهار طایفۀ دوّمی اینها: دائیها، مردها، دروپیک‌ها، ساگارتیها. از طوایف مذکوره سه طایفه اوّلی بر طوایف دیگر برتری دارند، و دیگران تابع آنها می‌باشند. بنابراین گفته هرودوت، بعض محققین گمان کرده‌اند، که سه طایفه اوّلی آریانی بوده‌اند و طوایف دیگر آریانیهائی، که با بومیهای اوّلی این سرزمین مخلوط شده بودند.

راجع به طایفۀ گرمانیان تصوّر می‌کنند، که همان کرمانیان‌اند. در میان طوایف چادرنشین اسمی ذکر می‌شود، که جالب توجه است، مقصود طایفۀ دائی‌ها است و چنین بنظر میاید، که اینها سکائی بوده‌اند، زیرا طایفه‌ای از سکاها، که در شمال گرگان و در ساحل جنوب شرقی دریای خزر سکنی داشتند، موسوم به داه یا بزبان آوستائی (داا) بودند و بودن طایفۀ سکائی در پارس می‌رساند، که استیلای



  1. بعضی گویند، در کرمانشاه کنونی سکنی داشتند.
  2. Rawlinson.
  3. Hommel.
  4. Praschek.