پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۲۴۲۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

باین شهر هدایت می‌کند، از جلگه‌های پرآذوقه‌وآب می‌گذرد (در اینجا مقتضی است بگوئیم، که پلوتارک اسم این شهر را فراد نوشته، ولی دیوکاسّیوس آن را پرسپه نامیده و سترابون گوید (کتاب ۱۱، فصل ۱۳، بند ۳) ، که اسم آن (ورا ۱) است. راولین‌سن این محل را با تخت سلیمان کنونی در آذربایجان مطابقت داده (ششمین دولت بزرگ مشرق، صفحه ۲۰۱). در باب مسافت هم توضیح می‌دهیم، که مقصود میل رومی است و آن معادل تقریباً یک کیلومطر و نیم فرانسوی یا یک میل و نیم ایرانی موافق مقادیر جدید می‌باشد. م.).

۴-وقتی که آنتونیوس به پرسپه رسید، دید، که دیوارهای آن محکم، ولی عدّه ساخلو کم است. پس از آن پادشاه ماد با پادشاه پارت و قشون پارتی بزودی در رسیدند و بقدری موقع شهر را محکم و آن را خارج از مخاطره دیدند، که حواس خود را بطرف ستاثیانوس متوجّه داشته و او را شکست داده کشتند (دیوکاسّیوس، کتاب ۴۹، بند ۲۵).

۵-دسته‌هائی را، که آنتونیوس به چراگاه می‌فرستاد، دور از اردوی اصلی واقع می‌شدند و پارتیها آنها را ریزریز می‌کردند (همان‌جا، بند ۲۶).

۶-وقتی که آنتونیوس پس از شکست ستاثیانوس و رفتن پادشاه ارمنستان و عدم بهره‌مندیهای دیگر، در احوال بدی واقع شد و زمستان هم داشت درمی‌رسید، باین فکر افتاد، که عقب نشسته به ارمنستان برود و چون هنوز راضی نمی‌شد، اعتراف کند، که شکست خورده امیدوار بود، که پارتیها در عوض عقب‌نشینی او بیرقها و اسرای رومی را، که در جنگ کراسّوس گرفته بودند، پس خواهند داد. با این نیّت مذاکرات را شروع و وقت را تلف کرد، و حال آنکه پارتیها می‌خندیدند.

بالاخره، وقتی که دید موسم پائیز دررسیده، از حوالی پرسپه حرکت و عقب‌نشینی را شروع کرد (همان‌جا، بند ۲۷).

۷-برای عقب‌نشینی دو راه متصوّر بود: راهی، که از طرف چپ جلگه‌ها

________________________________________